کتاب «پوتینهای خونین»، نوشته فاطمه دهکردی است که به خاطرات آزاده سرافراز، حسین یاسینی میپردازد؛ این کتاب در انتشارات 27 بعثت به چاپ رسیده است.
کتاب «پوتینهای خونین»، خاطرات امیر سرتیپ آزاده حسین یاسینی است. مردی که در چهار سالگی سایه پدر را از دست میدهد و شیرزنی به نام مادر آنقدر او را حمایت میکند تا بتواند روی پای خود بایستد و به خوبی به این موضوع در کتاب اشاره شده است. حسین یاسینی در ارتش سوابق بسیار بسیار درخشانی دارد. چه قبل از جنگ و زمان جنگ و بعد از آن و نویسنده به این لحظات در کتاب پرداخته است. بیشتر از دو سال در اسارت نیروهای بعثی بوده و چون افسر ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده، بدترین و سخت ترین شکنجهها را آنجا تحمل میکند؛ بیشتر صفحات کتاب حول محور اسارت و بعد از آن را بیان میکند. حسین یاسینی جزو معدود افرادی است که خوش خلقی، متانت، ادب، خوشبرخوردی و خوشزبانی را با هم دارد، که در جای جای کتاب، این صفتهای خوب، خود را نمایان میکنند. انسانی که بهخاطر ایثار و گذشتش در دفاع از وطن، شاید نظیرش را فقط در سالهای دفاع مقدس بتوان یافت. امیر سرتیپ یاسینی ید طولایی هم در ورزش دارد و تلاشهایش در این عرصه نیز، در کتاب بیان شده و دارای مدالهای بسیاری در این زمینه هم هست.
نگهبانان عراقی همواره نمکی بودند بر زخم اسراف آمارهای متعدد، محکوم کردن میزان هواخوری، تقلیل جیزه غذایی، تهدید و ارعاب، ضرب و جرح، ایجاد تنش بین اسرا برای به وجود آوردن درگیری و حمایت از یک قشر خاص، توهین به مسئولین کشور ایران و گاهی خانواده اسرا، مفقودالاثر نگه داشتن تعداد زیادی از اسرای ایرانی در اردوگاههای تکریت و موصل و رسیدگی نکردن به وضعیت روحی و جسمانی بهویژه آنهایی که با ترکش یا تیر دچار جراحتهای شدید شده بودند، مسمومیتهای حاصله از رعایت نکردن بهداشت و در اختیار نهادن کمترین امکانات بهداشتی نمونههای بارزی بود که رزمندگان ایرانی در طول اسارت با آن مواجه بودند.