کتاب «فلسفه انتقادی تاریخ» به قلم سیدابوالفضل رضوی و به همت سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی روانه بازار نشر شده است.
فلسفه انتقادی تاریخ از اقسام فلسفه علم است و از پیوند میان فلسفه و تاریخ حاصل می شود؛ بنابراین از جمله فلسفههای مضاف قلمداد میشود و به لحاظ معرفتشناسی در حوزه معرفتشناسی مقید مورد مطالعه قرار میگیرد. در فلسفه انتقادی از منظر معرفتشناسی به تاریخ پرداخته میشود و حوزهای است که با تاریخنگاری، همپوشی و تداخل دارد. این حوزه معرفتی، از ارتباط متقابل مورخ و گذشته تاریخی و تداخل افقهای زمانی حال و گذشته به وجود میآید و شناخت و تحلیل تاریخ را در پرتو نگرشی ساختاری و نظاممند مورد نظر دارد.
کتاب «فلسفه انتقادی تاریخ»، برخلاف کتابهای موجود در حوزه فلسفه تاریخ که بیشتر به فلسفه نظری تاریخ میپردازند و کمتر به فلسفه انتقادی تاریخ و تقسیمبندیهای آن اشاره میکنند، به رهیافتی روشمند توجه کرده است و تلاش میکند پاسخگوی نیازهای علمی محققان و بهویژه دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسیارشد تاریخ (و احتمالا مقاطع بالاتر) باشد، این کتاب میتواند برخی زوایای نامکشوف فلسفه انتقادی تاریخ را آشکار کند و راهگشایی برای محققان این حوزه بهشمار آید.
کتاب «فلسفه انتقادی تاریخ»، ابتدا مفهوم فلسفه تاریخ و همچنین ارتباط فلسفه و تاریخ را مشخص میکند و در ادامه به تقسیمبندیهای مرسوم فلسفه تاریخ میپردازد. کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است، در بخش نخست تلاش میکند ماهیت و تاریخچه فلسفه تاریخ را روشن کند و سپس به دو نقطه نظر انتقادی درباره جایگاه علم تاریخ میپردازد که یکی مربوط به دوره باستان و دیگری متعلق به ابتدای قرون جدید است. یکی از این نظرات مربوط به «ارسطو» است که نگرش انتقادی نسبت به تاریخ داشت و شأن آن را پایینتر از شعر و علوم حسی میدانست. نقطهنظر دیگر نیز متعلق به «دکارت» است که او نیز دیدگاه انتقادی به تاریخ دارد. کتاب همچنین واکنشهای دانشمندان دیگر نسبت به این دو دیدگاه و بهویژه دیدگاه دکارت بیان میکند. این کتاب همچنین در بخش نخست به سهم دیدگاهها و مکاتب اثرگذار در رشد و اعتلای فلسفه تاریخ پرداخته است و در بخش دوم به مبانی و مبادی فلسفه علم تاریخ میپردازد. مباحثی مانند جایگاه روش در تاریخ و ارتباط تاریخ با علوم اجتماعی در این بخش بررسی شدهاند و در ادامه موضوع هایی مانند عینیت و جایگاه امر واقع در تاریخ، علیت در تاریخ، تعمیم در تاریخ و تفسیر در تاریخ بررسی و بیان شدهاند.