کتاب «مکتب تأویلی و گفتمان وحی: واکاوی آرای قرآنشناختی نصر حامد ابوزید» به قلم میثم توکلیبینا و به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
مسئله اصلی در این کتاب موشکافی و تدقیق دیدگاه نصرحامد ابوزید_ اندیشمند فقید مصری_ درباره وحی است. وی که در خلال مرحلهی تحقیقات و در ابتدای نگارش همین کتاب از دنیا رفت، متفکری جنجالآفرین و مشهور بود که بر اثر رد درخواست ارتقای دانشگاهیاش و نیز صدور حکم ارتداد، در کانون توجه عربی قرار گرفت. وی به موضوع تأویل علاقهای وافر داشت و آن را راه نجات فرهنگ عربی میدید.
تمرکز او بر مباحث وحی هم به دنبال نیّات تأویلی او است و ارزش اولیه ندارد. وی معتقد بود نباید چنین باشد که وحی بر تمام جوانب زندگی عربی و یا اسلامی سیطره یابد. او تفسیر و تبیینی دیگرگونه از دین، قرآن و پیامر داشت. از آنجا که او متخصص در ادبیات عرب بود، رویکردی ادبی و گفتمانی به دین اتخاذ کرد و از این منظر به نقد باورداشتهای اسلامی پرداخت. وی که منتقد سلفیگری و نصگرایی بریده از عقلانیت در دنیای اهل تسنن بود، پایه اصلاحات دینی را بر فاصله گرفتن از نگاه اشعری و روی آوردن به نگاه اعتزالی عقلگرا گذاشت و جامعهی مخاطب خود را به اعتزال نو فرا خواند. وی در اینباره تألیفات به نام و موثری داشت که برخی از آنها به زبان فارسی ترجمه شد. اندیشههای ابوزید در بین اصحاب اندیشه فارسیزبان طرفدارانی و منتقدانی پیدا کرد و انتقادهایی از دیدگاه وی بیان شد. اما جامعه علمی ایران فاقد متنی جامع دیدگاههای وی در همه آثار به همراه ارزیابی کامل و نقد بود که در کتاب «مکتب تأویلی و گفتمان وحی: واکاوی آرای قرآنشناختی نصر حامد ابوزید» به متنی محققانه و جامع به آن پرداخته شده است.
کتاب «مکتب تأویلی و گفتمان وحی» از سه بخش به شرح زیر تشکیل شده است:
بخش اول: پیشگفتار
بخش دوم: ابوزید؛ دوران مصری
بخش سوم: ابوزید؛ دوران اروپایی
نوزایش عربی
این اصطلاح- نوزایش- همان «رنسانس عربی» است که در اصل عربی خود با «النهضه» مترادف میشود. این دوره تاریخی از زمان جدا شدن مصر از امپراتوری عثمانی آغاز شد. ناپلئون با حمله به مصر در سال 1213 قمری، آن را از عثمانی جدا ساخت. به این ترتیب تقابل فرهنگ عربی- اسلامی رایج در آن دوره با فرهنگ اروپایی تازه به میدان آمده، آغاز شد. متفکران عرب در این دوره از رقابت فرهنگی به گروههای مختلف با مواضع متعدد تقسیم شدند؛ از افراطیترین تکفیر گرفته تا تقلید محض غربی و تسلیم در برابر بیگانه. در این دوره باید برای پدیدههای نوینی که با فرهنگ مهاجم به مصر آمده بودند، مبنای اندیشمندانهای اتخاذ میگردید. این جریان باعث شد نوزایی در اندیشمندان آن دیار شکوفا شود و کمتر متفکری در آن دوره میتوان یافت که از آن بافت ویژهی تاریخی تأثیر نپذیرفته باشد.