رمانی جنایی- معمایی و روان شناسانه نوشته سارا عبادی، نویسنده معاصر ایرانی است.
این داستان درامی روان شناختی است که روایتی مدرن دارد، از جریان سیال ذهن و شکست زمان پیروی می کند و دو راوی آن را روایت می کنند.
دختری به روی خواهرش اسلحه کشیده است و حالا تحت بازجویی است. او چیزی از صحنه جنایت یادش نمی آید. فقط دختربچه ای او را در حالی که اسلحه دستش بوده، دیده است.
بازپرس می خواهد بداند او اسلحه را چگونه به دست آورده و چرا این کار را کرده است، اما دختر مانند موجودی مسخ شده است که چیزی نمی گوید. ما با ذهنیات دختر دستگیر شده وارد داستان رقت بار زندگی او و خواهرش می شویم تا رفته رفته گره های داستان برایمان باز شود.