هدف قصۀ "بتی کوچولو و درخت نگرانی" به قلم گیل سیلور، همراه با توضیحاتی از دکتر آرا جِی. اشمیت خطاب به والدین و مربیان، کمک به کودکان برای برطرف ساختن اضطرابها و نگرانیهایشان است. بتی کودکی است که برای هرچه بهتر برگزار کردن جشن تولدش دچار نگرانی است و دچار افکار ناکارآمد شده است. مادر او سعی میکند با مهارتهای گوناگونی مانند شناخت هیجانات و همچنین تمرینهای تنفس او را برای مدیریت هرچه بیشتر این اضطرابها آماده سازد.
بتی اینجا زندگی میکند. در حیاط خانهشان درخت بید بزرگی وجود دارد که هنگام وزیدن باد میلرزد و این طرف و آن طرف میرود. بتی از درخت بالا میرود، تاببازی میکند، جستوخیز میکند و شهر میخواند. وقتهایی که خوشحال است و زیاد خسته نیست، با شاخههای کوچک و چیزهایی که روی زمین پیدا میکند، شهرهای خیالی میسازد.