کتاب پنجاه نگاه نوشته سرکار خانم رویا اشراقی جزی منتشر شده در نشر متخصصان است. این کتاب حاوی مجموعه اشعار است.
من کودک دهساله گریزپا، در فکر عروسکهای رنگارنگ بچگی، ناگه به جبر روزگار با نیستی آشنا شدم و پدر آرام رفت
و تو ای نازنین، مرا دریافتی در تمام لحظاتی که در عمق وجودم حس تنهایی و در نهاد وجودم سرکشی جریان گرفته بود و بر همهچیز خشم داشتم.
و تو ای عزیزترین، مرا آموختی چگونه در اوج احساس بیصدا باز بمانم و در نهاد کلمه حرف بگویم.
گاهی تنها برای تو زیستم؛ زیرا تو تنها برایم نمادی بودی از جهان و خدایی نادیده
و امروز هنوز بر قامت عشق تو ایستادهام و استوار بر قالب واژه آهنگ میزنم
از برای تو...
(تقدیم به مادر)
اسیر خوابها باشی
به راهی بیثمر ریزد
بیا و لحظهای تا کن
جهان از خواب برخیزد
اگر خوابی که میبینی
به باورها درآویزد
وگرنه چشمها بسته است
صداها خفته خاموشاند
لبان دوخته بر هم
به باورها
خیال تلخ بفروشند
بساط حرفهای پوچ
چو بیداری پیدا است
تو در خوابت نمیبینی
که در شهرت چه غوغا است
همه بیرنگ در رؤیا
بساط جعل بسیارست
دروغها پر شده از حرف
به شکلی نقل گفتارست
نگاه کن مردمان اینجا
همه خمار مینوشند
دروغی نیست
عشق را اینجا
به صد دینار بفروشند
تو در خوابی نمیبینی
جهان یک پارچه بیمارست
دوای درد آهمند جان
نشان حق به گفتار است