کتاب جنبه تاریک رهبری در سازمان pdf

رهبری را می توان نوعی قدرت جادویی دانست که دارنده آن می تواند همه مشکلات خود را حل وفصل کند. گویی که او یک چوب جادویی دارد و می تواند با استفاده از آن، بر مشکلات غلبه کند. در واقع، رهبران به مثابه قهرمانان سازمان خویش در نظر گرفته می شوند؛ آنان در نظر دیگران به عنوان اشخاصی شناخته می شوند که می توانند در بیشتر موقعیت ها، موفقیت را برای سازمان و کارکنان خویش به ارمغان آورند.

چنین باورهایی باعث می شود که نسبت به رهبران انتظارات زیادی به وجود بیاید و به تبع آن در صورت عدم موفقیت آنان، می تواند ناامیدی بزرگی برای کارکنان و سازمان ها به وجود آید. درست است که رهبران موفق، منجر به سربلندی سازمان ها و افزایش عملکرد کارکنان می شود؛ اما الزاماً همه افراد کاریزماتیک نمی توانند در عین حال افراد موفق یا حتی رهبران موفقی باشند.

گاهی اوقات رهبران به عنوان افرادی کاریزماتیک و بی عیب و نقص شناخته می شوند که می توانند در مسیر موفقیت بدون اینکه با شکستی مواجه گردند موفقیت های فراوانی را برای سازمان به دست آورند. همه این اعتقادات، تصور مبهمی از نقش واقعی یک رهبر موفق و اثربخش را در ذهن افراد خلق می کند. ادبیات و پیشینه پژوهش های مختلف در رابطه با رهبری بارها و بارها ثابت کرده است که رهبران مؤثر، یکی از بزرگ ترین دارایی هایی هستند که سازمان ها می توانند از آن برخوردار باشند.

البته نمی توان این ادعا را داشت که همه رهبران افراد مؤثری هستند یا اینکه همه رهبران مؤثر یا موفق افرادی صادق و فوق العاده هستند.