نظریه انتظار و اندیشه مهدویت را می توان تنها فرهنگ اصیلی تلقی نمود که با فطرت انسانی انسان، سازگار است، چرا که انسان به حکم نوعیت خاص خود، ولو بالقوه، شخصیت معین و راه و مقصد معین دارد که قائم به فطرت خدایی اوست و خود واقعی او را، آن فطرت تعیین می کند و مسخ شدن و نشدن انسان را باملاک های فطری و نوعی انسان می توان سنجید؛ نه با ملاک های تاریخی ...
آنچه پیش رو دارید، تلاشی است فکری برای اثبات اینکه اندیشه مهدویت و انتظار و چشمداشت آمدن یک منجی و مصلح بزرگ آسمانی و جهانی و امید به آینده ای روشن و استقرار صلح و عدل و امنیت، پیش از آنکه به عوامل بیرونی، اجتماعی، اقتصادی یا تاریخی مرتبط و وابسته باشد، امری فطری و طبیعی است که با ذات سرشت آدمی سرو کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است.
شابک :
978-964-291875-1