امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
26,000
نظر شما چیست؟

کتاب چریک پیر، با قلم شیوا و روان سید ولی هاشمی به رشته تحریر درآمده و در انتشارات سوره مهر منتشر و در دسترس علاقه مندان به کتاب های انقلاب و دفاع مقدس قرار گرفته است. اگر اهل کتاب های هیجان انگیز و حیرت آور هستید؛ کتاب چریک پیر، گزینه ای مناسب برای مطالعه در حوزه کتاب های مقاومتی می باشد. کتاب چریک پیر کتابی است که به روایت زندگی خاطرات کیومرث جهان آرا می پردازد و دارای دانسته ها و داده هایی ناب و تازه از اوایل جنگ تحمیلی است.

معرفی کتاب چریک پیر

به گفته ی نویسنده کتاب حاضر «سید ولی هاشمی» شروع نگارش این کتاب از بهار سال ۱۳۹۰ آغاز شد. روزی که در دفتر کارم نشسته بودم که ناگهان مردی که چهره اش نشان می داد سرد و گرم روزگار را چشیده است، با دو دفتر یادداشت در زیر بغل، به سراغم می آید. ابتدا اسمم را پرسید، بعد دفتر یادداشت هایش را جلویم گذاشت و خودش را این چنین معرفی کرد: کیومرث جهان آرا هستم و این ها هم دفتر یادداشت های من از جنگ است.
یادداشت هایش را خواندم. با اینکه کاستی هایی در آن دیده می شد، قابلیت کتاب شدن را داشت. قرار مصاحبه گذاشتم و ایشان، خاضعانه و در بیست روز متناوب، به دفتر کارم آمد و مصاحبه را کامل کرد. وقتی صحبت می کرد، لهجه اش تلفیقی از لهجه مردم کرمان و مردم مشهد بود. «علتش را پس از خواندن کتاب متوجه خواهید شد.» مصاحبه ها، پس از پیاده سازی و تدوین، با دفتر یادداشت ها تلفیق شد و ثمره آن تلاش شد کتاب چریک پیر.

خلاصه کتاب چریک پیر

چریک پیر کتابی است که به روایت زندگی خاطرات کیومرث جهان آرا می پردازد و دارای دانسته ها و داده هایی ناب و تازه از اوایل جنگ تحمیلی می باشد که مخاطب را به بهت و حیرت از دلیری ها و جان فشانی هایی که جانانه به سوی شهادت قدم بر می داشتند وامی دارد.
کیومرث جهان آرا که از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۰ در بسیاری از مناطق غرب و جنوب کشور چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از آن حضور داشته است در این مسیر متحمل گرفتاری ها و سختی های فراوانی شده و از همین رو به راستی داستان زندگی این قهرمان خواندنی است.
کیومرث جهان آرا، عضو «ارتش جمهوری اسلامی ایران» و در «لشکر هفتاد و هفت خراسان» حاضر و از سال 57 در فتنه کردستان ورود کرده و در زمان دفاع مقدس، شیمیایی شده اند.

برشی از متن کتاب

صبح فردا، روز ۲۲ بهمن، از ترس آنچه دیشب در پادگان گذشته بود، برای آوردن صبحانه به پادگان نرفتم. برای غذای ظهر، شب گذشته، کنسرو آورده بودم.
ساعت دوی ظهر، با شنیدن صدای بوق و شیپوری که از خیابان های اطراف راه آهن به گوش می رسید، از سالن راه آهن خارج شدم. جلوی در ایستاده بودم که دیدم مردم گروه گروه می آیند و با گذاشتن شاخه های گل روی تیغه های برف پاک کن ماشین ها، در حال شادی و سرورند. آن ها به طرف ما ارتشی ها گل پرتاب می کردند و نقل و شیرینی می دادند. ابتدا به یاد حرف گروهبان حاضری افتادم که گفته بود ارتش می خواهد کودتا کند. فکر کردم کودتا شده است، اما نه، رفتار مردم، به شادی برای کودتا شباهت نداشت؛ به من که لباس ارتشی به تن داشتم، شاخه های گل و نقل و شیرینی تعارف می کردند. از این و آن پرسیدم چه خبر شده است.گفتند: «انقلاب شده. انقلاب به پیروزی رسیده و حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ازایران برچیده شده است.»
البته من از ادبیات انقلاب چیزی سرم نمی شد. فکرمی کردم یکی رفته و یکی دیگر آمده است! فقط از آینده ام ناراحت و نگران بودم که چه خواهد شد.
دو نفر از افسران رکن دو به راه آهن آمدند و با صدای بلند گفتند: «سلاح ها و مهمات خودتان را بیاورید و تحویل بدهید.»
سلاح ها و مهمات را در اتاقی در سالن راه آهن جمع کردند و در اتاق را هم بستند. همگی خلع سلاح شده بودیم. تا ۲۴ ساعت به هیچ کس حق خروج از راه آهن را ندادند.
بعد از ظهر ۲۳ بهمن، چند دستگاه خودروی نظامی مثل زیل ۱۳۱، گاز ۶۹، گاز ۶۶ و اتوبوس به راه آهن آمدند و پرسنل گردان ۱۴۸ را بدون سلاح و مهمات سوار کردند. همراه این ماشین ها، یک دستگاه ماشین سواری آریا، که داخلش یک روحانی و سه نفر شخصی نشسته بودند، در جلوی ستون، گردان ما را از مشهد به بیرون برد. هیچ کس نمی دانست به کجا می رویم. ستون خودروها، آرام آرام و با سرعتی در حد پنجاه کیلومتر در ساعت، در جاده و به سمت شهر مرزی سرخس می رفت. بعد از حدود دو ساعت، خودروها، جلوی در پادگان روستای مزدوران ایستادند، ما پیاده شدیم.
اسم این پادگان، پادگان رحیمیان یا پادگان مزدوران بود. این پادگان، در ۱۱۰ کیلومتری مشهد و ۸۰ کیلومتری مرز شوروی قرار داشت.
روز ۲۴ بهمن، سربازان، منزل فرمانده پادگان را تصرف کردند و تمام وسایل آن را، یا سوزاندند، یا پاره کردند، یا بیرون ریختند. در این روز، گروهی از افسران و درجه داران، به دست سربازان گرفتار و داخل بازداشتگاه پادگان بازداشت شدند.
سربازان، فرمانده پادگان را عزل کردند و دسته ای از افسران و درجه داران را به بازداشتگاه پادگان فرستادند! فرماندهی پادگان، به دست سربازان وظیفه افتاد.

دانلود کتاب چریک پیر

کتاب چریک پیر pdf و یا به عبارتی نسخه الکترونیک آن را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید وسپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.

دانلود کتاب چریک پیر مشخصات کتاب چریک پیر در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: سوره مهر
نویسنده: سیدولی هاشمی
تعداد صفحه: 387
موضوع: خاطرات شهدا
قالب: الکترونیک

 

کنگره :
‏‫DSR1629‭‬‭‬ ‭/ج914‏‫‭ھ2 1397
دیویی :
‏‫‬‭955/0843092
کتابشناسی ملی :
5347289
شابک :
‏‫‬‭978-600-03-2792-7‬
سال نشر :
1397
صفحات کتاب :
387

کتاب های مشابه چریک پیر