کتاب احکام ارث در قانون ایران نوشتۀ علی اکبر توکلی می باشد و انتشارات قانون یار آن را منتشر کرده است.نویسنده در این کتاب، به مباحثی چون ریشه سنتی و فطری ارث، بررسی وضع میراث زوجین در دوران قبل از اسلام، تعریف ارث در قانون مدنی ایران، ارث در حقوق ایران و... پرداخته می شود.
ارث در لغت به معنای باقی می باشد و عبارت از حقی است که ابتدا از مرده ی حقیقی یا حکمی به زنده ی حقیقی منتقل می شود. مطابق قانون مدنی ایران موجبات ارث دو چیز است: 1- نسب 2- سبب. که از مصادیق بارز سبب زوجیت است مطابق ماده ی 864 ق م: "از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد". در ماده ی 940 ق م چنین آمده است: "زوجین که زوجیت آن ها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث می برند".
بنابراین می توان 4 شرط را برای تحقق ارث زوجین تعیین کرد: 1- رابطه زوجیت 2- بقای زوجیت در زمان فوت 3- دائمی بودن عقد نکاح 4- ممنوع نبودن زوجین از ارث. موانعی که ممکن است وجود داشته باشد و سبب محرومیت زوجین از ارث گردد عبارت است از: 1- کفر 2- قتل 3- لعان. در خصوص سهم الارث زوجین میزان ارث شوهر دو برابر زن می باشد شوهر در صورت عدم وجود اولاد نصف و یک چهارم از ترکه ی زن را در صورت وجود اولاد به ارث می برد همچنین در صورتی که شوهر وارث منحصر زن باشد تمام ترکه زن میراث او است اما در صورتی که زوجه وارث منحصر باشد فقط یک چهارم از ماترک را ارث می برد و باقی آن جزو اموال بلا وارث می باشد. در خصوص اموال موضوع ارث زوجین شوهر از تمام عین اموال زن خود ارث میبرد و در حالیکه مطابق ماده ی 946 ق م: "زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث می برد و در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زوجه یک چهارم از کلیه ی اموال به ترتیب فوق می باشد". کتاب حاضر کوششی است علمی در راستای بررسی و تحلیل این ماهیت حقوقی و مقایسه ی حقوقی ارث زوجین در نظام حقوقی ایران با استفاده از منابع قانونی و به خصوص رویه ی قضایی می باشد.
با توجه به اینکه قانون مدنی ایران در مباحث مربوط به «ارث» به طور کامل منطبق با فقه عمل نموده و آثار حقوق غرب مطلقاً در آن دیده نمی شود، از آن رو که بحث ارث آیاتی چند از کتاب عظیم الشأن قرآن و به مراتب بیش از هزار حکم، قاعده و مسائل دقیق و بسیاری را به خود اختصاص داده است.
اصل انتقال اموال شخص از لحظه ی فوت او به خویشان نزدیکش بسیار قدیمی است که در جوامع مختلف و نزد اقوام گوناگون نیز پذیرفته شده است و ریشه در تمدن های ابتدایی انسان دارد از زمانی که خانواده به مفهوم نخستین آن شکل گرفته است انتقال مالکیت و تصرف اموال یک عضو خانواده، بر اثر فوت او به اعضای دیگر خانواده، یک اثر حقوقی و اعتباری قابل درک و شناسایی بوده است. برای انتقال اموال به خویشاوندان نزدیک متوفی می توان ریشه ای در فطرت انسان جستجو کرد. خویشاوندی به طور طبیعی موجب ایجاد علاقه و احساس روحی بین خویشاوندان است و خویشاوندان نزدیک متوفی در زمان حیات او یاور و مددکارش هستند پس در به تصرف درآوردن اموال او و به دست آوردن مالکیت آن اموال از هر شخص دیگری سزاوارترند.
مسائل ارث، تکلیف خانواده ی میت را روشن می کند، روابط آنان را با میت و بدهکاران به میت و بستانکاران از میت در عین حال، روابط آنان را با یکدیگر، مشخص و معین می کند. ارث، به صیانت دودمان و فرهنگ خانواده یاری می دهد: اگر در خانواده ای میراث فرهنگی، هنری وجود داشته باشد با فقر و تهیدستی و عدم حمایت موثر جامعه آن میراث فرهنگی از هم پاشیده می شود اما اگر ترکه ای باشد استعدادهای جوان با استفاده از ترکه، آن میراث را نگهداری خواهند کرد.
از جمله تأسیسات اجتماعی که قواعد و اصول حقوقی در آن به کار رفته ارث می باشد. در ادوار تاریخ ملل، ارث بر عادات متداوله ی اجتماعی گذارده شده بود ودر هر دوره ای تا آن جا که نظم جامعه را مختل نمی نموده اعتدال و نصفت در آن رعایت شده است. این امر اختصاص به حقوق ملّت خاصی ندارد، بلکه تمام ملل در ادوار تاریخی گذشته از روش مزبور منحرف نشده اند.