توی شهر کندو آقای کندو زاده و عسل بانوی مهربون، دو تا زنبورک با نمک به اسم های عسل گیسو و عسل بازو داشتند.
این کتاب با زبان شعر می خواد با تعریف کردن ماجراهای این خانواده شاد و خندون به بچه ها بفهمونه، خوردن غذاهای مختلف چه اثری برای بدن دارند.
برای زنگ تفریح
عسل گیسو غذا داشت
گشنه می شد، لقمه ی
نون و پنیر بر می داشت
عسل گیسو یه روز دید
که پشه ی پشمالو
خوراکی هاشو برداشت
رفت رو درخت آلو
یه عالمه خوراکی
اما عجب رنگارنگ
هر کدومشون یه شکلی
خوشمزه بود و قشنگ