«روزگاران» عنوان کتابهایی اسشت که بنا دارد تصویرهایی از سالهای جنگ را در قالب خاطرههای بازنویسیشده، برای آنها که آن سالها را ندیدهاند، نشان بدهد. این مجموعه راهی است به سرزمینی نسبتاً بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعهها و بازگفتهها. خواندنشان تنها یادآوری است، یادآوری این نکته که آن روزها بودهاند و آن واقعهها رخ دادهاند؛ نه در سالها و جاهای دور، در همین نزدیکی.
آن ها در کنار سرمایه ی مادی جنگ یعنی نفت، از جمله کسانی بودند که طعم تلخ جنگ و تحمیل آن را بیش از بقیه چشیدند. صد خاطره ی خواندنی کتاب «نفت» از تلخی چیزهای از دست رفته و شیرینی دستاوردهای ایثارگران صنعت نفت در آن روزگاران می گویند.
گزیده متن:
باید شیرهای گاز و نفت را می بستیم. همه ی ورودی ها آتش گرفته بود. نمی توانستیم برویم تو.
از دور ایستاده بودیم و شعله های آتش را نگاه می کردیم.
دیگر نا امید شده بودیم. منتظر بودیم چندتا انفجار دیگر بشود و کارخانه بسوزد و از بین برود.
از پشت سرم صدای استارت ماشین شنیدم. برگشتم. مجید بود. دویدم طرفش. پرسیدم «می خوای چه کار کنی؟»
گاز داد از وسط آتش رد شد و رفت توی کارخانه. شعله های آتش پایین آمد. مجید بود؛ شیرهای نفت را بسته بود ...
کنگره :
DSR1628/ر9 19 .ج 1383
دیویی :
955/08430922
کتابشناسی ملی :
م83-27470