کتاب بازی های روانی در زندگی زناشویی pdf

علی شمیسا در کتاب بازی های روانی در زندگی زناشویی: چگونه در روابط زناشویی فریب نخوریم؟ (جلد دوم) بر اساس تحلیل رفتار متقابل (TA) و فرهنگ ایران به بررسی نیرنگ ها و روابط مخرب همسران در زندگی مشترک می پردازد.

هنگامی که زن و شوهر به شکل بدیهی در روابط خود با یکدیگر به بازی های روانی تخریب کننده قدم می گذارند، قطعا روابط عاشقانه شان آلوده خواهد شد؛ به دلیل اینکه آن ها، هر کدام خواسته یا ناخواسته، در جهت فریب هم حرکت می کنند و آن قدر پیشروی می کنند تا روابط شان آسیب می بیند و زمانی که صبرشان تمام شود و آستانه تحریک پذیری عصبی آن ها بالا رود تحمل و سازش، روز به روز کمتر می شود.

وقتی احساسات مخرب در روابط زناشویی افزایش پیدا کند، جنجال و درگیری ها هم قطع به یقین افزایش پیدا خواهد کرد. زن و شوهر بایستی به فرهنگ آزاداندیشی رسیده باشند تا با توجه به ارزش های سالم و به روز هر لحظه، رو به روی هم بنشینند و آن قدر گفتگو بکنند تا هیچ اثری از ایجاد کننده فاصله ی روانی به جا نماند. آن ها باید بدون قضاوت تخریب کننده نسبت به یکدیگر، دلخوری ها و رنجش های خود را بازگو کنند، درباره ی آن ها حرف بزنند و در پایان از یکدیگر معذرت خواهی و دوباره یکدیگر را شارژ احساسی و معنوی کنند.

وقتی همسران به راحتی به هم توهین و بی احترامی می کنند، بعد از دو یا پنج سال، دیگر اثری از دوست داشتن واقعی وجود نخواهد داشت. آن ها هر چند وقت یک بار باید از دیدگاه آسیب شناسی خانواده به بررسی روابط آلوده به بازی های روانی خود بپردازند و فاصله ی بین خود را کمتر کنند.

در کتاب بازی های روانی در زندگی زناشویی: چگونه در روابط زناشویی فریب نخوریم؟ از دو اصطلاح تمبر قهوه ای و طلایی استفاده شده است. تمبرهای قهوه ای همان گلایه ، رنجش ها و دلخوری های کوچک و بزرگ بین همسران است که با افزایش این جدل ها، تمبرهای قهوه ای به تمبرهای قرمز یا همان خشونت تبدیل می شوند. هر درگیری یک تمبر قهوه ای یا سیاه در زندگی به وجود می آورد که با افزایش و تراکم آن ها، عشق و محبت به سوی نابودی می رود و ممکن است هر کدام از زوج ها به مرحله ای برسند که به یکدیگر حسی نداشته باشند و تصمیم به جدایی بگیرند.

عشق، دوست داشتن، احترام و اعتماد و اطمینان و اعتبار با همین تمبرهای قهوه ای به بن بست می رسد. زن و شوهر باید این تمبرهای قهوه ای را در زندگیشان شناسایی و با عقل و درایت راه حلی برای آن ها بیابند. مثلاً بایستی تکلیف خود را با دروغ گفتن تحت هر عنوانی روشن کنند، چرا که دروغ، ریشه ی تمام بازی های روانی است.

تمبرهای طلایی نقطه مقابل تمبرهای قهوه ای هستند؛ یعنی هر چقدر زن و شوهر بیشتر تمبرهای طلایی در زندگی مشترک داشته باشند، پیوندشان مستحکم تر شده و دلبستگی روانی بیشتری به یکدیگر خواهند داشت. تمبر طلایی ثمره ی حذف بازی های روانی از زندگی است و اساساً حذف تمبرهای قهوه ای، یعنی حذف هر نوع فاصله ی روانی. اما زمانی که زن و شوهر به تعداد زیاد امتیازهای منفی از یکدیگر بگیرند، تمبرهای قهوه ای به تمبرهای سیاه تبدیل می شوند. طوری که در آن روابط زن و شوهر به شرایط بحرانی و مرز فاجعه بار می رسد و زندگی آماده ی فروپاشی است. گاهی با یک و گاهی با جمع شدن چند تمبر سیاه، هم زن و هم مرد، آمادگی روانی را برای جدایی عاطفی و نهایتاً جدایی حقوقی از یکدیگر پیدا می کنند.

کتاب بازی های روانی در زندگی زناشویی: چگونه در روابط زناشویی فریب نخوریم؟ به چه کسانی پیشنهاد می شود؟

این اثر، از جمله کتاب های تاثیرگذار و متفاوت برای تمام زوج ها به شمار می رود؛ اگر در زندگی مشترک با همسرتان با معظل و مشکلاتی مواجه هستند بدون تعلل خواندن این کتاب را شروع کنید.

در بخشی از کتاب بازی های روانی در زندگی زناشویی: چگونه در روابط زناشویی فریب نخوریم؟ می خوانیم:

همسرم فرشاد بیش از حد شکاکه و فکر می کنه داره زندگی شو هدایت و کنترل می کنه و به نوعی مثلاً حواسش به زندگی اش هست. او به هر چیزی شک می کنه. کجا می ری؟ کی می آیی؟ هر جا می ری به من زنگ بزن؟ زندگی من و اون شده جهنم! اصلاً خوش بین نیست و همه جا منو محدود می کنه! همین روحیات و بددلی هایش باعث شده که دیگه دوستش نداشته باشم. اوایل فکر می کردم خیلی حواسش به من هست، بعد گفتم خب یه کم بددله، اما روز به روز بدبینی هاش عمیق تر می شه و حالا می شه گفت دیگه اون مریضه و اصلاً توی رابطه ی زناشویی مون ازش لذت نمی برم. همسرم زاغ سیاه منو چوب می زنه!

تحلیل کوتاه: لایه ی اجتماعی رفتار فرشاد نشان می دهد که قصد دارد همسرش را مدیریت کند و اداره ی زن و زندگی از دستش در نرود، اما لایه ی روان شناختی رفتارش نشان می دهد به اختلال شخصیت پارانویا مبتلاست، چون اساس اعتماد در ذهنش خدشه دار شده و این ریشه در دوران کودکی و تجربه های قبلی اش دارد و هرگونه رفتار و گفتار زن را حمل بر توطئه و خیانت می داند و این بازی روانی خطرناک چارچوب زندگی آن ها را روز به روز سست تر می کند.