کتاب مقدمه ای بر روانشناسی یونگ نوشته فریدا فوردهام توسط انتشارات جامی منتشر شده است.
کارل گوستاو یونگ، پسر یک کشیش، در ۲۶ ژوئیه ۱۸۷۵، در شهر کسویل ایالت تورگوی کشور سوئیس به دنیا آمد. وی در شهر بال به تحصیل پرداخت، و در همین شهر درجه دکترای پزشکی را گرفت. او از سال ۱۹۱۰ کار طبی خود را به عنوان روانپزشک آغاز کرد و در بیمارستان روانی بورگهولزلی و درمانگاه روانپزشکی شهر زوریخ، به خدمت دستیاری اشتغال یافت.
وی، به جز مدت کوتاهی از سال ۱۹۲۱ که در محضر ژانه در پاریس تلمذ می کرد، تا سال ۱۹۰۹ در شهر بالاقامت داشت، و در طول این مدت، پس از پایان دوره دستیاری، به عنوان سرپزشک، نخست شاگرد و بعد همکار اوژن بلولر بود. در نتیجه کاوشهای خود در این دوره، با کاربرد روش جدید آزمونهای تداعی وی مقالات چندی منتشر ساخت، که شهرتش را گسترش داد، و موجب دعوتهای بسیاری برای سخنرانی در خارج از کشور شد، و علاوه بر این به درجه دکترای افتخاری دانشگاه کلارگ ماساچوست امریکا نایل آمد.
در طول این دوره، او اساس روانپزشکی تعبیری را بنیان گذاشت و همچنین آنچه را که فروید گفته بود به تجربه تأیید کرد. این مسئله طبیعتا وی را به کارهای قهرمانی فروید رهنمون گردید، و این دو، به سال ۱۹۰۷ با یکدیگر ملاقات کردند. دیداری که موجب دوستی و تبادلات فکری چندساله پرثمری شد.
روانشناسی یونگ، در نخستین وهله، بر پایه تجربه و استنباط شخص وی از انسانهای بهنجار، دچار روان نژندی و یا روان پریشانی می باشد. این مکتب روانشناسی، نوعی آسیب شناسی روانی نیست، وهرچند یونگ معلومات و مواد تجربی آسیب شناسی روانی را مد نظر دارد، ولیکن فرضیاتش بنا به گفته خود او «پیشنهادها و کوششهایی برای ترتیب و تنظیم استنباط از موجود انسانی می باشد» قاعده کوتاه (فرمول) وجود ندارد که در آن بتوان این استنباط را خلاصه کرد؛ تدقیق و تمرکز در نکته ای از این مبحث روشنگر است، اما این عمل، پیوستگی های شبکه ای را که تشکیل دهنده فعالیت روانی است، از نظر دور می دارد. تلاش به خاطر صراحت و قطعیت در تعریف رویدادها و تجارب روان انسانی، بسیاری از مواهبی را که طبیعت به او ارزانی داشته است، به یغما می برد.
نظر دیگران //= $contentName ?>
من کتاب رو خریدم ولی برام ارسال نشد.حتی تو پرفایلم...