کتاب کار از کار گذشت درباره زن و مردی است که همدیگر را نمی شناسند، جدا از هم و به دلایلی متفاوت می میرند و در جهان پس از مرگ با هم ملاقات می کنند و به هم علاقه مند می شوند. نام زن «او» و نام مرد «پی یر» است و در طی داستان نویسنده از زندگی این دو می نویسد. همسر این زن او را با خوراندن چند قطره زهر مسموم کرده تا بتواند ثروت این خانواده را از آنِ خود کند.
مخاطب کتاب کار از کار گذشت از سوی دیگر با زندگی «پی یر» آشنا می شود که رییس یک انجمن است و توسط یکی از اعضای ۱۸ ساله همین انجمن به ضرب گلوله ای کشته می شود. «او» و «پی یر» در جهان پس از مرگ به هم علاقه مند می شوند و همیشه حسرتی بر دل آن هاست که کاش در زمان حیات با هم آشنا شده بودند. این گونه است که آن ها این اجازه را می یابند به دنیا بازگردند و اگر بتوانند پس از یک روز همچنان به هم علاقه مند باشند و شکی به دل خود راه ندهند می توانند بار دیگر زندگی را تجربه کنند؛ بازگشتی که به نظر آسان و شیرین است اما با مشکلات زیادی همراه می شود.