کتاب افکار قلبی مجموعه ای از مراقبه ها، رفتارهای معنوی و اقتباس هایی از سخنرانی های لوئیز ال هی است. این کتاب بر جنبه هایی از تجارب روزمره مان تمرکز می کند و در نظر دارد ما را در حیطه های خاصی که ممکن است برایمان مشکل ساز باشد، هدایت و کمک کند.
وقتی احساس قربانی بودن می کنیم، خودمان را به انزوا می کشانیم. احساس درد و ترس می کنیم و همیشه به دنبال یافتن کسی هستیم که ما را نجات دهد و برایمان کاری کند. اما اکنون ما فرصت داریم توانایی هایمان را کشف کنیم و به زندگی پاسخ دهیم، نه به عنوان قربانی، بلکه با روش هایی که به ما قدرت می دهد. وقتی شروع به برقراری ارتباط با خود برتر و آنچه من آن را خود درونی می نامم کنید، می توانید برای بهبود کیفیت زندگی تان مشارکت کنید. این احساس فوق العاده ای است که بدانیم مجبور نیستیم به شخص دیگری وابسته باشیم، بلکه همه ی ما در درونمان ظرفیت بی نظیری برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مان داریم. این به ما احساس رهایی فوق العاده ای می دهد.
اکنون زمان بیداری است. بدانید که همیشه در امنیت هستید. شاید در ابتدا چنین به نظر نرسد، اما شما در کتاب افکار قلبی (Heart Thoughts) خواهید آموخت که زندگی همیشه در جریان است و با تغییر عادات قدیمی و کسب عادات جدید، قادر خواهید بود با امنیت و آرامش در جریان زندگی پیش بروید. از لحظه ای که تصمیم به تغییر می گیرید، تا زمانی که به مهارت کامل برسید، ممکن است بارها به عادات قدیمی تان باز گردید. از خودتان خشمگین نشوید. شما می خواهید توانایی تان را افزایش دهید، نه اینکه خودتان را سرزنش کنید. ممکن است در طول این زمان بارها مجبور شوید به این کتاب رجوع کنید. حتی ممکن است لازم باشد برای افزایش ظرفیت تان برای تغییر، مراقبه ها و تمرینات را به طور روزانه انجام دهید.
لوئیز ال هی (Louise Lynn Hay) معتقد است قدرتی در درون همه ی ما وجود دارد که می تواند عاشقانه ما را به سوی سلامت کامل، ارتباطات عالی و مشاغلی کامل سوق دهد، و می تواند هر نوع خوشبختی را برایمان به ارمغان بیاورد. برای اینکه این ها را به دست آوریم، ابتدا باید باور داشته باشیم که امکان پذیر هستند. سپس باید مایل باشیم الگوهایی را در زندگی مان به وجود آوریم که خالق شرایطی مخالف میل ما هستند. ما چنین کاری را با رجوع به درون و تکیه به قدرتی درونی که اکنون می دانیم چه چیزهایی برای ما بهترین هستند، انجام می دهیم. اگر بخواهیم زندگی ما با این قدرت عظیم درونی مان همراه شود، می توانیم زندگی دوست داشتنی تر و سعادتمندانه تری را خلق کنیم.
بزرگ ترین بخش شفا یافتن یا کامل کردن خودمان این است که همهٔ بخش های وجودمان را بپذیریم. زمانی که عملکرد ما خوب بوده و زمانی که عملکردمان خوب نبوده است. زمان هایی که می ترسیدیم و زمان هایی که عشق می ورزیدیم. زمان هایی که احمق و نادان بودیم، و زمان هایی که بسیار شجاعانه و عاقلانه عمل کردیم. زمان هایی که بازنده بودیم، و زمان هایی که برنده بودیم. همهٔ این مسائل بخشی از وجود ماست.
بیشتر مشکلات ما از بخش های طرد شدهٔ وجودمان ناشی می شوند نه جایی که خودمان را کامل و بی قید و شرط دوست داریم. بیایید از سر شرم به زندگی مان نگاه نکنیم. گذشته را عاملی برای غنی سازی زندگی تان در نظر بگیرید. اگر این سرشاری نبود، اکنون اینجا نبودید. وقتی با همهٔ وجودتان بپذیرید که در حال کامل شدن هستید، شفا می یابید.