کتاب بازگشت به عشق اثر هارویل هندریکس روزنه ای امیدوارانه و دقیق تر را به سوی روابط احساسی می گشاید و به شما کمک خواهد کرد تا رابطه ای پرمهر و حمایت گر خلق کنید.
ازدواج سفری روانی و روحی است که با شور و حال و سرمستی آغاز شده و مسیر خود را از میان گذرگاه ناهموار و پرپیچ و خم «خودکاوی» و «خودشناسی» ادامه می دهد و نهایتا به خلق کانونی صمیمی، شاد و همیشگی می انجامد. صرف نظر از این که این دید و نگرش خاص توانایی ها و امکاناتی را به شما ارائه می دهد که درک کنید. اگر به آن اعتقاد چندانی نداشته باشید، خوشبختی شما نه به پیدا کردن «همسر ایده آل» بلکه به میزان تمایل شما به کشف و درک بخش های پوشیده و پنهان وجود خودتان بستگی خواهد داشت.
در جامعه امروزی ناگزیر از آن هستیم که به ازدواج به مثابه یک «جعبه» بنگریم. در ابتدا برای خود همسری برمی گزینید، سپس از دیوارهٔ جعبه بالا می روید. بعد از آن که مجالی یافتید تا در آن سکنی گزینید، برای اولین بار به «هم جعبه ای» خود نگاهی می اندازید.
اگر آن چه را که می بینید بپسندید، آن جا می مانید. در غیر این صورت مجددا از دیواره جعبه بالا می روید و به دنبال همسر دیگری همه جا را زیر پا می گذارید. به عبارت دیگر ازدواج حالتی ثابت و بدون تغییر در نظر گرفته می شود، به طوری که موفقیت و شکست آن نیز بسته به قابلیت و توانایی شما در جذب شدن به همسر مناسب و ایده آل خواهد بود.
در این میان تنها راه چاره ای که برای یک ازدواج «ناشاد» وجود دارد و حدود پنجاه درصد زوج ها نیز همین راه حل را برمی گزینند، این است که طلاق گیرند و با امید به این که همسر بهتری خواهند یافت، مجددا همه چیز را از سر بگیرند.
عارضه ای که در رابطه با این راه حل وجود دارد، درد و رنجی است که در نقل مکان کردن از این جعبه به آن جعبه، تقسیم متعلقات و بچه ها، دست شستن از رویاهایی که روزگاری برایتان عزیز و گرامی بودند، بی میلی و اکراهی است که نسبت به نزدیکی و صمیمیت خواهید داشت.
ترس از شکست در ازدواج بعدی و از همه مهم تر، تخریب روحی و ضربه عاطفی ای که به ساکنین دیگر این جعبه وارد می شود. بچه هایی با این احساس گناه بزرگ خواهند شد که گویی در جدایی والدین خود نقش داشته و لذا مسئول و گناه کار هستند و همواره در این تردید خواهند ماند که آیا هرگز خواهند توانست عشق پایدار را تجربه کنند یا این که سرنوشتی شبیه پدر و مادرشان خواهند داشت.
متأسفانه، تنها چاره دیگری که به نظر بسیاری از مردم می رسد، این است که در «جعبه» باقی بمانند، درب آن را نیز محکم ببندند و باقی عمرشان را با رابطه ای مأیوس کننده به سر برند. آن ها می آموزند که چگونه با انباشتن خود با غذا، الکل، مواد مخدر، فعالیت های گوناگون، کار، تلویزیون و خیال پردازی های رمانتیک با ازدواجی تهی کنار بیایند و از این امید که روزی نیازشان با عشقی صمیمی درک شود، دست می شویند.
هارویل هندریکس از نگاشتن این کتاب دو هدف را دنبال نموده : ابتدا این که آن چه را در رابطه با روانشناسی روابط عشقی آموخته است، با شما درمیان بگذارد و دوم این که به شما کمک کند تا رابطهٔ خود را به یک منبع همیشگی از عشق و صمیمیت تبدیل کنید. بازگشت به عشق کتابی است دربارهٔ تئوری و اصول عملی این که چگونه دوستان صمیمی تری شوید.
کتاب بازگشت به عشق شامل سه بخش است. در بخش اول، مراحل مختلف و اجتناب ناپذیر یک رابطه را با ترتیب زمانی وقوع هر یک، تشریح شده است: «جذب شدن، عشق رمانتیک و نبرد قدرت». در حین توصیف جزئیات زندگی زناشویی، از شما دعوت شده که آن را به منزلهٔ یک نمایشنامهٔ روانی که پرده های مختلف آن یکی پس از دیگری نمایان می شوند، بنگرید.
هارویل هندریکس این نمایشنامه را «ازدواج ناخودآگاه» نامیده و منظورش از آن، ازدواجی است که دربرگیرندهٔ تمامی خواسته ها و امیال پنهان و رفتارهای غیرارادی ای است که از دوران کودکی ما به جا مانده اند و به طرزی اجتناب ناپذیر زوج ها را به درگیری می کشاند.
در بخش دوم، به نوع متفاوتی از ازدواج که آن را «ازدواج خودآگاه» نامیده است خواهیم پرداخت. ازدواجی که در برآورده کردن نیازهای دوران کودکی، آن هم به روشی ممکن و عملی، به شما کمک خواهد کرد.
در ابتدا شیوهٔ عملی ثابت شده را به منظور بازگرداندن عشق رمانتیک به شما آموزش خواهد داد. این فرآیند روحیهٔ همکاری و تشریک مساعی را به شما و همسرتان بازگردانده و به شما انگیزه خواهد داد تا بر روی مسائل و مشکلات نهفته و زیربنائی خود کار کنید.
سپس در مرحلهٔ بعد به شما نشان خواهد داد که چگونه رویارویی، برخورد و انتقاد که همگی تاکتیک های آموخته شده از دوران کودکی است را با فرآیندی التیام بخش از حمایت و رشد دوجانبه جایگزین کنید. در پایان نیز به شما توضیح خواهد داد که چگونه یأس، سرخوردگی و دیگر احساسات و عواطف سرکوب شدهٔ خود را به همدلی و درک دوجانبه مبدل سازید.
بخش سوم، تمامی ایده های تشریح شده را در قالب یک دورهٔ ده هفته ای و منحصر به فرد از درمان رابطه، ارائه می دهد. با توسل به یک سری تمرین های اثبات شده و «قدم به قدم» که می توانید در خلوت خانهٔ خود انجام دهید، نه تنها بینش عمیق تری را در رابطه با مشکلات زناشویی کسب خواهید کرد، بلکه خواهید توانست آن ها را حتی بدون پرداخت مخارج روانکاو یا مشاور خانواده نیز حل و فصل کنید.
هارویل هندریکس (Harville Hendrix)، در سال 1965 در دانشگاه شیکاگو که دکترای خود را در رشتهٔ روانشناسی از همان دانشگاه اخذ کرده بود، آغاز به کار کرد. او هم چنین از مدرسهٔ عالی الهیات موفق به اخذ لیسانس الهیات گردید و لیسانس دیگر او در رشتهٔ علوم انسانی از دانشگاه مرسر آمریکا است.
ضمنا او به عنوان مدرس و سخنران در رشتهٔ روان درمانی خانواده و مشاورهٔ ازدواج مشغول به کار است. دکتر هندریکس در انجمن مشاورین امریکا یک دیپلمات بوده و نیز عضو کلینیک انجمن بین المللی تحلیل رفتار متقابل، و نیز از اعضای انجمن روان درمانی گروهی (گروه درمانی) آمریکا است.
دکتر هندریکس بعد از دو سال تدریس در کالج پرکینز از توابع دانشگاه متودیست جنوبی در دالاس، قدم به حرفهٔ شخصی و آزاد خویش گذاشت و به طور جدی شروع به مطالعه و تحقیق بر روی ازدواج و روابط انسانی نمود؛ تا که دلایل طلاق خویش از همسر اولش را درک کند. نتیجهٔ مطالعات و تحقیقات او منجر به پایه گذاری نظریه ایماگوتراپی خانواده گردید؛ نظریه ای که اصول خلق ازدواج خودآگاه را تشریح می کند. دکتر هندریکس به منظور همگانی کردن و نیز قرار دادن این فرآیند درمانی در دسترس همه به خصوص آن هایی که مشاوره و روانکاوی خصوصی در دسترشان نبوده و یا به دلایلی برایشان امکان پذیر نیست اقدام به برگزاری دوره های عملی به نام «بازگشت به عشق» در سرتاسر کشور نمود.
او همچنین بنیان گذار «انستیتوی درمان روابط» در شهر نیویورک است که برگزار کننده دوره های تخصصی جهت مشاورین، روانکاوان و سایر روان درمان گران حرفه ای است. دکتر هندریکس به همراه همسرش هلن و شش فرزندشان در شهر نیویورک زندگی می کنند.
دلیل غائی این که چرا عاشق شدید؟ به عقیده ی من، این نیست که نامزد / همسرتان جوان و زیبا بوده، شغلی تحسین برانگیز داشته، امتیازاتش با امتیازات شما برابر بوده و یا خلق و خویی مهربان دارد، بلکه، شما به این دلیل عاشق شده اید که مغز کهنه ی شما، نامزد / همسرتان را با پدر و مادرتان اشتباه گرفته است. مغز کهنه ی شما چنین باور دارد که بالاخره توانسته است کاندید ایده الی برای جبران لطمات روانی و عاطفی ای که در کودکی تجربه کرده اید، بیابد.