کتاب چراغ باهم بودن ما pdf

معرفی کتاب چراغ باهم بودن ما

کتاب چراغ با هم بودن ما نام نوشته هایی درباره عشق و دوست داشتن از نویسنده معاصر، مهرنوش صفایی است. کتاب دو بخش دارد بخش اول درباره عشق و دوست داشتن و حد و حدود آن است و بخش دوم ضرب المثل ها و سخنانی از بزرگان درباره این موضوع:

هیچ شده در یک رابطه احساس قربانی بودن کنید؟… احساس کنید بازنده شده اید و شکست خورده اید؟!… آنقدر بخشیده اید و دریافت نکرده اید که به پوچی رسیده اید؟! هیچ شده احساس کنید هر چه می گویید و می کنید، بی فایده است؟ شده احساس کنید همهٔ محبت و توجه و علاقهٔ شما نادیده گرفته می شود و مثل یک زبالهٔ بی ارزش به زباله دان زمان سپرده می شود؟… چند بار شده که وقتی صبح از خواب بلند می شوید از اینکه فردی در زندگی عاطفی شماست احساس خوبی نداشته باشید و شب ها وقت خواب همهٔ خاطرات خوشی که از او مرور می کنید مربوط به گذشته های دورتان باشد؟

شده هیچ حادثهٔ خوشحال کننده و هیچ موقعیتی چنگی به دلتان بزند را در زندگیتان احساس نکنید؟… شده احساس بی ارزشی کنید و حس کنید که لبخند و اشک شما و شادی و غمتان دیگر خریداری ندارد؟ شده حتی شب وقت خواب از ته دل آرزو کنید که صبح فردا را نبینید؟ یا آرزو کنید که کاش می شد برگردید و دوباره از نو شروع کنید؟

گزیده کتاب چراغ باهم بودن ما

سال هاست که من هر شب در سکوت خلوتم به حکمت خلقت عاطفه ی بشر می اندیشم و با خودم فکر می کنم که اگر آدمی دلی برای گرفتار شدن و قلبی برای طپیدن نداشت، اگر آدمی جنس دوست داشتن را نمی شناخت و با خواستن بیگانه بود، چه می شد؟

نمی دانم… شاید اگر فاصله بین دوست داشتن و عادت کردن اینقدر کوتاه نبود. یا شاید اگر رنج دل کندن این قدر بزرگ و داروی فراموشی این قدر دور از دسترس نبود، می شد یقین داشت که زندگی بدون محبت قطعا گمشده ای دارد، ولی حالا، با دیدن دوستت دارم هایی که طلوع فردا را به خود نمی بینند و عشق هایی که در خرجین عاطفه اشان جز غریزه و هوس چیزی ندارند، فهمیدن اینکه آیا واقعا انسان بدون قلبش گم کرده ای دارد و یا با قلبش گم کرده راهی است که به دنبال مقصدی واهی می گردد، سخت است… حتی سخت تر از فهمیدن حکمت خلقت و حوا و آفرینش درخت سیب و حتی سخت تر از فهمیدن عمق رنج  آدمی، هنگامه ی از دست دادن غریزی که دیگر نیست…