کتاب سر بر دامن ماه زندگی «بانو حٌدیث» همسر امام هادی، مادرِ امام حسن عسکری و جده قائمِ آل محمد است. زنی که در اوج لطافت و مادری، با ارادهای پولادین مقابل عباسیان و فرزندش جعفر ایستاد و اجازه نداد آنان ریشه شک را آبیاری کنند و کمر به نابودی اعتقادات شیعیان ببندند.
کتاب سر بر دامن ماه اثری جذاب و پرکشش از فاطمه دولتی است که کتاب جمکران آن را منتشر کرده است. طی سالهای گذشته بسیاری از نویسندگان آئینی تلاش کردهاند که با استفاده از ظرفیت ادبیات داستانی، فرهنگ و معارف شیعی را گسترش دهند. حوادث جذاب و گوناگونی که در صدر اسلام رخ دادهاند، نمونههای بسیار قوی هستند که از دل آنها میتوان صدها اثر جذاب و خواندنی و البته متفاوت خلق کرد. فاطمه دولتی یکی از آن نویسندگان جوانی است که این پتانسیل را درک کرده و تاکنون چند اثر در ارتباط با زندگی ائمه اطهار به رشتۀ تحریر در آورده است.
نویسندۀ این کتاب در تلاش است از واقعیتهای تاریخی خرد، در راستای بیان واقعهای کلان استفاده کند. این کتاب که به تازگی چاپ و روانۀ بازار شده است، توجه بسیاری از علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی را به خود جلب کرده است. داستان این رمان، حول محور زندگی «بانو حُدیث» میگذرد. بانویی که در عصر حیرت و در زمان خلافت عباسی که وضع شیعیان به مراتب سخت بود و هر روز ادعایی در خصوص جانشینی امام یازدهم بالا میگرفت؛ در اوج مادری و لطافت، با ارادهای آهنین و محکم، مقابل عباسیان و فرزندش جعفر ایستاد و اجازه نداد آنان ریشۀ شک را آبیاری کرده و کمر به نابودی اعتقادت شیعیان ببندند.
این بانوی بااراده و نمونه، همسر امام هادی (ع)، مادر امام حسن عسکری (ع) و مادربزرگ حضرت قائم آل محمد (عج) بودند. در خلال داستان زندگی این بانوی بزرگوار، زمانه و عصر امام هادی (ع)، عصر امام حسن عسکری (ع) و دوران به امامت رسیدن حضرت خاتم (عج) نیز روایت میشود.
کتاب سر بر دامن ماه، داستانی با سوژهای بکر است. اثر پیش رو، با روایت زندگی «بانو حُدیث»، مادر امام حسن عسکری، به قسمتی از زندگی ائمه اطهار پرداخته که کمتر کسی تاکنون به آن اشاره داشته است. همچنین تلاش کرده از زاویهای زنانه، به روایت اتفاقات آن سالها بپردازد. داستان کتاب با ازدواج این بانوی گرانقدر با امام هادی (ع) آغاز میشود. عمده اتفاقات کتاب مبتنی بر مستندات تاریخی است که جملگی دارای اعتبار هستند.
بخش عمدۀ کتاب به روایت دوران امامت امام حسن عسکری (ع) و حوادث پرمخاطرۀ آن دوران میپردازد. اما با شهادت آن امام بزرگوار، مسئولیت این بانوی جلیل القدر، دو چندان میشود. چرا که از یک سو، جعفر فرزند دیگر بانو حُدیث، با دروغ و نیرنگ به دنبال غصب جایگاه امامت است. از سوی دیگر شیعیان نسبت به جانشین امام یازدهم، حیران هستند. در همین زمان حساس، بانو به شکل موقت زعامت شیعیان را به عهده میگیرند و با وجود مکر و دسیسههای عباسیان، پرچم امامت را به سلامت در دستان نوه بزرگوارشان، حضرت مهدی (عج) میگذارند. کتاب پیش رو، با زبانی شیرین و قلمی شیوا، این حوادث تلخ و شیرین را روایت میکند.
قبیحه، که تاکنون آرام است، برمیخیزد، نوزاد را به دستِ کنیزش میدهد، در چشمهایش برق شادی نمیبینم، جا خورده اما خود را نمیبازد: «چون زبیده باشم که پایان عمرم را در تنهایی و بیکسی و فقر بگذارنم؟ هرگز چنین نخواهد شد. به والله که پسرم را به تخت مینشانم و تا آخرین نفسم بانوی این قصر خواهم بود. این را بدان آنکه بر حق است، بر تخت هم هست. خدای من و تو یکیست. چه شده که مولای من متوکل چنان در رأس است و مولای تو اباالحسن چنین در پستو و حاشیه؟ من مایلم در کنارِ خلیفه مسلمین بایستم نه چون تو همسرِ مردی باشم که برای رسیدن به حکومت و خلافت، دست به شمشیر نمیبرد».
سری به افسوس تکان میدهم برایش و پاسخ میدهم: «به چه حرف پا میفشاری؟ به حرف باطل؟ زندگی در زیرِ سایه عباسیان ننگ است. حکومت و خلافت و ثروت، مقام کوچکیست برای مولای من؛ که اگر بخواهد و اراده کند هر چه هست در این خاک و برای اهل خاک، برای اوست و همه عالم روشن به نورش. آنکه آسمان و زمین به واسطه نامش برقرار است و همه خیراتی که بر عالم سرازیر میشود به واسطه اوست را، چه نیاز است به تخت و مال»؟
قبیحه صدایش را بالا میبرد: «بس است عروس بنیهاشم! کافی است. دیگر نمیخواهم حرفهایت را بشنوم. از امروز راه من و تو از هم جداست». و بعد صدایش طنین میاندازد در سرسرا: «اسپند در آتشدان بریزید تا چشم نااهلان و حسودان کور شود». صدای اسپند بر زغال گداخته میآید و عطرِ اسپند فضا را میاکند».
نفسی عمیق میکشم و عطرِ اسپند را به سینه میکشم و بغض فرو میدهم. نرجس با صدایی آرام میگوید: «در تمام این سالها که با شما همنشین بودهام، هرگز کلامی به زان نراندهاید که ذرهای عقده، حسد و عدوات در آن باشد نسبت به قبیحه».
دست به پیشانی نرجس میگذارم.
زیستن در کنار مولایم به من آموخت حریم دل را نگه دارم و هر اندیشه و رفتار و گفتارم را با رضای خداوند بسنجم. آرزویم همه این است در روز محشر سربلند باشم.
خواندن کتاب سر بر دامن ماه را به تمام دوستداران اهل بیت و علاقهمندان به داستانهای دینی پیشنهاد میکنیم.
با نصب نرمافزار فراکتاب میتوانید نسخۀ الکترونیکی کتاب سر بر دامن ماه را دانلود و مطالعه کنید. علاوه بر آن امکان مطالعۀ آنلاین کتاب نیز وجود دارد. همچنین در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید نسخۀ چاپی کتاب سر بر دامن ماه با تخفیف ویژه فراهم شده است. این نسخه با استفاده از فایل epub کتاب تولید شده است که از کتاب سر بر دامن ماه pdf امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد.
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید کتاب سر بر دامن ماه، نوشتۀ فاطمه دولتی از انتشارات کتاب جمکران فراهم شده است. شما میتوانید این اثر را در قالب نسخۀ چاپی و نسخه الکترونیک تهیه کنید. نسخۀ چاپی این کتاب با قیمت مناسب و تخفیف ویژه در اختیار دوستداران آن قرار گرفته است تا مخاطبان امکان دسترسی راحتتر به آن را پیدا کنند.
مشخصات رمان سر بر دامن ماه در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | کتاب جمکران |
نویسنده: | فاطمه دولتی |
تعداد صفحه: | 274 |
موضوع: | رمان مذهبی |
قالب: | الکترونیک و چاپی |
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتاب سر بر دامن ماه pdf رو هم دارید؟؟...
بسیار عالی و جذاب. خیلی خوب بود...
موضوع جالبی داره باید کامل بخونم تا 5ستاره بدم یا ببینم یکی ام زیاده براش...