کتاب «منظومه فکری حضرت آیتالله العظمی خامنهای» شامل مجموعه مقالاتی است که تحت نظارت دکتر عبدالحسین خسروپناه تهیه و تدوین شده است.، این مجموعه در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسیده است.
کتاب «منظومه فکری حضرت آیتالله العظمی خامنهای»، در قالب نظریه نظامهای بینشی (جهانبینی)، ارزشی و رفتاری، و کنشی (نظامهای اجتماعی و اهداف اجتماعی) تدوین شده است. برخی پرسشهای این تحقیق عبارتانداز: نظام فکری مطلوب نزد رهبر معظم انقلاب در عرصه بینش، ارزش و کنش چیست؟ اصول راهبردی رسیدن به این نظام چیست؟ نهادهای مرتبط با نظامهای بینشی، ارزشی و کنشی برای تحقق نظام جامعه مطلوب، دارای چه وظایف اساسی هستند؟
کتاب «منظومه فکری حضرت آیتالله العظمی خامنهای» در صدد است تا با مطالعه مجموعه مکتوبات، منشورات، بیانیهها و سخنرانیهای مقام معظم رهبری، هندسه و منظومه فکری معرفتی ایشان را به نگارش درآورد. این اثر نشان میدهد که منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، بیانگر گفتمان و جریان فکری- فرهنگی ویژهای است که هم ادامهدهندهی گفتمان فکری علمای گذشته، همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، خواجه نصیر، صاحب جواهر، سیدعبدالحسین لاری و دیگران است و هم استمراربخش گفمان امام خمینی (ه) است و هم با رویکرد اجتهادی به مسائل معاصر میپردازد و از جریانها و گفتمانهای معاصری همچون: جریان سنتی بیتوجه به دغدغههای انسان معاصر، جریان روشنفکری غربزده و شرقزده، جریان روشنفکری دینی التقاطی، جریان تجددستیزی و سنتگرایی و جریان اخباری نوین و ضدعقلانی، متمایز است.
کتاب «منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای» در چهار بخش تدوین شده است:
نظامهای بینشی: شامل منطق فهم اسلام، خداشناسی توحیدی، ولایتشناسی، اسلامشناسی، جهانشناسی اسلامی و انسانشناسی اسلامی؛
نظامهای منشی و رفتاری: شامل نظام معنویت اسلامی، اخلاق اسلامی، نظام تربیتی اسلام و نظام عبادی اسلام؛
نظامهای اجتماعی اسلام: شامل نظام فرهنگ اسلامی، نظام علمی اسلام، نظام مدیریت اسلامی، نظام سیاست اسلامی، نظام اقتصاد اسلامی، نظام حقوق اسلامی، نظام امنیتی ـ دفاعی اسلام؛
نظامهای اهداف اجتماعی اسلام: شامل استقلال اسلامی، عدالت اسلامی و پیشرفت اسلامی.
تمدن اسلامی، مبتنی بر منظومه فکری مقام معظم رهبری، توحیدمحور است؛ توحیدی که نه تنها در عقیده و قلب آدمیان حضور دارد؛ بلکه همانند روحی، همه ساحتهای فردی و اجتماعی، مُلکی و ملکوتی انسان را احاطه کرده است. آزادی و استقلال و دانش و قدرت و سیاست و قضاوت و امنیت و دفاع و…، جملگی توحیدی هستند.
چرا فرهنگ مهم است؟ این پرسشی اساسی است. اثر فرهنگ بر زندگی انسان از لحظه تولد و حتی زودتر آغاز میشود. روابط والدین با هم در زمینهای از سنن و آداب شکل میگیرد. در هر فرهنگی محبت والدین به کودک شکل خاص و حدود تعریف شده دارد. نسبت جنسیت کودک و رفتار با او و تربیت او در هر فرهنگی بهگونهای خاص تعریف شده است. کنش و واکنش همه گروههایی که در جامعهپذیری کودک تأثیر دارند، مانند خانواده و معلمان و مربیان، در چارچوب فرهنگ شکل میگیرد. اما این نکته هنوز اهمیت اساسی فرهنگ را نشان نمیدهد. فرهنگ شامل مقولاتی از حیات اجتماعی میشود که بالاترین تأثیر را در تعیین سرنوشت دارند. برای نمونه مذهب، جهانبینی، زاویه نگاه به زندگی و تعریف رستگاری از دنیا یا در دنیا جایگاهی اساسی در فرهنگ دارند. علاوه بر این، مفاهیم اساسی حیات انسانی، چون مدینه فاضله، عدالت، ثروت، سود، رفاه، فرصت، عقلانیت و مانند اینها و نیز ارزش کار، تحصیل، اعتماد به افراد، نوآوری و مانند اینها در چارچوبهای فرهنگی تعریف میشوند.
اما اهمیت شناخت فرهنگ از جهتی دیگر نیز مهم است. حضرت آیتالله خامنهای، دوران حاضر را یک پیچ عظیم و خطرناک تاریخی توصیف میکند که تنها مربوط به تاریخ ایران نیست؛ بلکه مربوط به تاریخ امت اسلامی است. آنچه در این پیچ خطرناک باید تغییر کند، فرهنگ امت اسلامی است. امت اسلامی قرنهاست که با گرفتاری در چنگ حکام و زمامداران فاسد و دیکتاتور، دچار رکود شده و از کاروان تمدن عقبمانده و تحقیر شده است. گذر از این پیچ تاریخی، اگرچه ظاهری سیاسی دارد و با قیامهای مردمی علیه حاکمان طاغوت شکل میگیرد؛ اما ماهیتی فرهنگی دارد. رهبر انقلاب تأکید خود را در مورد اهتمام به ارتقاء فرهنگ جامعه و داشتن دغدغه در مورد اوضاع فرهنگی کشور، ناشی از دیدگاه اسلام در مورد مقوله فرهنگ و تأثیر تعیینکننده مسائل فرهنگی در حال و آینده جامعه میشمارد. ایشان بر آن است که اگر ایمان و عقاید اسلامی با خلقیات ملّی، نظیر عزم و اراده، غرور ملی، احساس توانایی، انضباط، نشاط، همکاری و مشارکت و نظایر آنها همراه شود؛ راه رسیدن به آرمانها و اهداف انقلاب و ملت را هموار میسازد و فرهنگ از این زاویه نیز اهمیتی مضاعف مییابد.