تنها برای شما مینویسم؛ شما که تا پایان این دفتر و دیدار، پابهپای «محمد» خواهید بود: دوستتان دارم و بدانید که او هم با شماست.
جنگ که درگرفت، اصلاً نه، انقلاب که شد، خیلیها یک آدم دیگری شدند؛ جنگ هم که رفتند، وقتی برگشتند، دیگر آن آدم سابق نبودند.
و اما شهادت:
خیلیها پیش از پاگذاشتن به صحنه نبرد، شهید شده بودند؛ ولی شهادتشان آشکار نبود! خیلیها هم از جنگ سالم و زنده برگشتند؛ ولی شهید شده بودند! مهم، رسیدن به مقام شهادت است و نه کشته شدن. باید به این مقام رسید؛ سپس شهید شد.
ما در جنگ، همهرقم از این انواع داشتیم و داریم؛ یکی از آنها، همین است که به صفحات پیشرویتان سپرده شده است. پس، ای برگ های کاغذی! این روایت را استقامت کنید تا اگر با خواندن این نوشتار دلی به دست آمد، روی دست صاحبش نماند...