کتاب همیشه مسافر pdf

روایت داستانی مهندس شهیدمصطفی چمران

امتیاز
5 / 4.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
600
نظر شما چیست؟
سکوتی سرد و سنگین همه جا را فرا گرفته بود؛ سکوتی که به آرامش پیش از توفان می مانست و روح و روان او را به سختی آزرده می کرد. با این همه، گاه و بی گاه صدای تک تیری نیز به گوش می رسید. هوا هم حتی سنگین شده بود امروز؛ و این، نفس کشیدن را برای او دشوار می کرد.

به سختی می توانست باور کند که طی چند ساعت اخیر آن همه وقایع گوناگون در اطرافش روی داده باشد. اکنون او رویدادهای آن روز ظهر و ماجراهای پس از آن را در ذهن خویش مرور می کرد.
ظهر به بچه های خانه ی پاسداران فرمان داده بود تامقداری گچ بردارند و با آن H بزرگی روی زمین بکشند و به این صورت مکانی را برای فرود هلی کوپترها مشخص کنند.

مناسب ترین نقطه برای این کار، محوطه ی کنار بهداری بود؛ آنجا بر فراز تپه. به این ترتیب، تقریباً دو ساعت از ظهر گذشته بود که نخستین هلی کوپتر در مکانی که بچه ها مشخص کرده بودند، فرود آمد. هلی کوپتر اول مقداری مهمات و غذا به همراه داشت، و این مسأله نوری از امید را در دل های بچه ها روشن می کرد. آن ها دریافتند که هنوز هم می توانند به رسیدن کمک دلخوش باشند ...
سال نشر :
1391
صفحات کتاب :
144
کنگره :
PIR8243 ‭/ص4423‏‫‬‮‭ھ8 1391
دیویی :
8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
3003621
شابک :
978-600-6033-68-6

کتاب های مشابه همیشه مسافر