کتاب مبانی تعادل درمانی روهان نوشته جناب آقای روح الله علی دوست منتشر شده در نشر متخصصان.
موضوع کتاب طب سنتی و مزاج درمانی، درمان انواع بیماریهای جسمی به وسیله اصلاح مزاج و انواع داروهای گیاهی و سایر روشهای درمان سنتی و اسلامی است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
مقدمه
جهت شروع لازم است ابتدا بگویم چه شد که در این مسیر قرار گرفتم و کمی از فراز و نشیبی که در این بیست سال گذشته با آن روبه رو بوده ام را بازگو کنم تا آشنایی مقدماتی در درمان با طبیعت بدن ایجاد و زمینه جهت شناخت بیماری ها با دیدگاه تعادلی فراهم شود. ماساژ شروع ورود من به این دنیای بی انتها بود. یادم می آید نوجوانی بودم و اولین بار ماساژگرفتن را تجربه کردم. لذت آن تجربه اول هنوز در خاطر من است و احساس آرامش بعد آن را هنوز با تمام وجود حس می کنم. به جایی رسیده بود که با اینکه توان مالی و منبع درآمد آنچنانی نداشتم، ولی هفته ای یک بار هرطور که شده، پول جور می کردم تا ساعتی آن آرامش را دریافت کنم. دوستی زحمت آن را می کشید و با متانت خاص خود هفته ای یک روز را در محل کار من حضور یافته و کار ماساژ را انجام می داد و هزینه خود را می گرفت و می رفت و من می ماندم با حسرت دیدار مجدد و ادامه آرامش قبل. پس از چند ماهی که این روال کار من شده بود.
روزی این دوست به من پیشنهاد داد که فلانی شما که این قدر علاقه مند به ماساژ هستی، دوره ای در دانشگاه تربیت بدنی در شهر گذاشته شده، برو و ثبت نام کن تا خود ماساژ را بیاموزی. پیشنهاد او به دلم نشست و رفتم و دوره ماساژ با روغن به سبک اسپورت که مشابه ماساژ سوئدی بود را گذراندم و خود ماساژور شدم. نگو که دری را باز کرده بودم و به شوق اینکه وارد اتاقی شده و به انتهای آن رسیده و تمامی این علم را آموخته ام، اما در این اتاق هرچه جلوتر می رفتم، درهای دیگری ظاهر شد و هر دری را که باز کردم، چندین در دیگر در انتها منتظر من بود که آن ها را بگشایم. رفتم و تمامی سبک های شرقی و غربی را که می یافتم، کم کم گذراندم، اما هی تشنه تر می شدم و کمبودی حس می کردم و با خود می گفتم، تنها همین بود؟! ماساژ و اثر آن بایستی بیشتر و بیشتر از این ها باشد، کافی نیست و آن احساس رضایت را به تمام و کمال دریافت نکرده و بر تشنگی من کماکان افزوده می شد. از کار در استخر و اتاق ماساژ گرفته تا مراکز تخصصی ماساژ و اسپا در هتل ها، باشگاه ها و مراکز زیبایی و تن آسایی تا مراکز آموزشی و دانشگاهی هر نمونه فضایی که در مورد ماساژ بود، جهت کار و کسب تجربه رفتم.
ورود من به کار درمان با ماساژ از کلینیک ماساژدرمانی، طب مکمل و فیزیوتراپی آغاز شد. بیماران مختلفی می آمدند و بر عارضه های بی شماری کار کردم، اما تنها سبک ها مرا راضی نمی کرد و در اعماق وجود خویش اعتقادی نهفته بود که سبک های ماساژ به تنهایی کافی نیست و شناخت عملکرد بدن و ارتباط با سیستم درمانی هوشمند آن کمبودش حس می شد. هرچه جلوتر رفتم، کم کم شناختم که تنها درمانگر حقیقی خود همین بدن است و هرکه در درمان ادعایی می کند، بدون شناخت این سیستم هوشمند، بیراهه ای بیشتر نیست و در اثرات جزئی به نام درمان خود را محدود کرده و در اثر بهبودی موقت علائم دنبال آن بوده، نه درمان کامل و ریشه ای. کم کم تعاریف از بیماری ها و درمان به نظرم رنگ می باخت و دنبال تعریف کاملی از اینکه بیماری حقیقتاً چیست و درنتیجه معنی درمان چه می باشد، بودم.
نظر دیگران //= $contentName ?>
بد نبود....