یکی از لذت های پدر و مادر بودن این است که ببینید فرزندتان به فردی مستقل و منحصربه فرد تبدیل می شود که شخصیت و سبک خاص خودش را دارد. فرزندتان دیگر به شما وابسته نخواهد بود و دنیا را با دو پای خودش زیر پا خواهد گذاشت. اما بچه هایی که به لحاظ اجتماعی مضطرب هستند چطور؟ بچه هایی که اعتماد اجتماعی ندارند تا از حقوق خودشان دفاع کنند یا کسانی که برای برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند چطور؟ مشاهده ی امتناع ورزیدن فرزندتان از شرکت در جشن تولد یا سایر فعالیت هایی که بچه های دیگر ظاهراً بدون تردید به آنها می پردازند، دشوار است. هر کودک یا بهتر بگوییم هر انسانی هر از گاهی خجالت را تجربه می کند اما بعضی از بچه ها بیشتر خجالتی و کم حرف هستند. آنها تهدید خجالت زده و طرد شدن را نسبت به دیگران خیلی دست بالا می گیرند. و در نتیجه اضطراب واقعی را تجربه می کنند. مغز و بدن آنها زمانی که در موقعیت های اجتماعی خاصی قرار می گیرند علائم خطر می فرستد. کتاب کمرویی و خجالت نوشتهٔ کلر فریلند و ژاکلین تونر با ترجمهٔ زهرا مایلی و رقیه حقانی در نشر برگ و باد منتشر شده است.
گاهی ممکن است از تمرکز دیگران روی خودتان لذت ببرید و گاهی هم دوست ندارید مرکز توجه باشید. در چنین زمان هایی ممکن است از اینکه کانون توجه باشید احساس راحتی نکنید. بسیاری از کودکان وقتی فکر می کنند توجه دیگران به آن ها است، خجالت می کشند و این احساس طبیعی است. احساسات یکی از بخش های مهم وجود شما هستند. حتی احساساتی که با آن ها احساس راحتی نمی کنید. اما بعضی از بچه ها از اینکه کانون توجه باشند، بیش از حد احساس ناراحتی می کنند. ظاهراً مغز و بدن آنها بیشتر مواقع بیش از حد احساس خجالت یا اضطراب دارد. مشکل این است که زیادی خجالتی بودن جلوی دیگران، ممکن است گاهی مانعی جدی بر سر راهتان شود. علاوه بر اینکه باعث می شود احساس ناراحتی کنید چون به خاطر خنده یا انتقاد دیگران، بیش از حد احساس خجالت یا نگرانی دارید، همچنین ممکن است در فعالیت های مفرح به دیگران ملحق نشوید و این تفریح را از دست بدهید. ممکن است در نهایت احساس رهاشدگی یا تنهایی کنید. این نوع احساسات ممکن است مانع رسیدن شما به آنچه می خواهید یا نیاز دارید، شود.