کتاب من که آهو نیستم شامل سه نمایش بلند و یک گفتگوی بلند تئاتری با عنوان «نسل کارگردانان منقرض» است. کتاب من که آهو نیستم نوشته محمود طیاری توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
گلبسر: عاطفه که نداری. هفتا ساله برات نشستم. هفت عمر سیاه کردم. هفت بار به بختم لگد زدم. چشم از دنیا بستم. دل از خوشیهای روزگار کندم. سیفالله آمد، ردش کردم. عبدالله آمد، فحشش دادم! ناصر پیغام داد یک وانت میاندازم زیر پام، گفتم به من چه! عروسی نرفتم، مهمانی نرفتم. پابوس امام شدم. هفت بار دور حرم گشتم. از آقا تو را طلبیدم. گفتم ای آقا، ای پسر موسیبنجعفر، تو اهل غربتی، من یک نااهل در غربت دارم، اهلش کن! آنوقت تو بندرترکمن بودی. گفتم هفتتا بچه به من بده اسم همهشونو با نام تو ختم میکنم. ای امام رضا، هفت روز نشد تو برگشتی! یک انگشتر و...
میخواهد درش بیاورد، میبیند نیست. میدود طرف خانه، مازیار شاخهی دیگری از درخت میگیرد، اما این بار برگهایش را نمیچیند. فقط آن را جلوی صورتش میگیرد و برگهایش را با دو انگشت صاف میکند.