امتیاز
5 / 4.1
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
85,000
خرید
170,000
25%
127,500

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب به امید دیدار

رمان «به امید دیدار» نوشته مریم شریف‌رضویان توسط انتشارات به‌نشر (آستان قدس رضوی) منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب با موضوع زندگی حضرت زهرا (س)، نگاهی جامعه‌شناسانه به بررسی جایگاه متعالی زن در اسلام دارد.

اشواق که زخم خورده و گریخته از جامعه مردسالار عرب عصر جاهلیت است، پس از تعقیب و گریزی سخت و جان‌فرسا برای دفاع از جان دختری که در آستانه تولد دارد، سر از یثرب درآورده، از قضا در سال‌های پرالتهاب تأسیس حکومت اسلامی، همسایگی خانواده پیامبر (ص) را
تجربه می‌کند. او که به دلیل تجربیات تلخ خود، نگاهی سرد و غیرقابل اعتماد به مردان دارد، در ابتدا با تردید شاهد روابط پر از عاطفه و احساس پیامبر (ص) با دخترشان حضرت زهرا (س) است و احساس می‌کند همه این داستان مهرِ پدر و دختری، تنها نمایشی برای عوام‌فریبی و جذب دیگران به اسلام است؛ اما رفته‌رفته با آشنایی با اخلاق متعالی پیامبر (ص) و حضرت فاطمه (س) این رابطه سرشار از محبت را باورپذیر می‌داند و دلباخته وجود مطهر حضرت زهرا (ص) شده، راوی اتفاقات صدر اسلام و زندگی انصار و مهاجران می‌شود و به عنوان یک زن
بت پرست، روش و منش و زندگی فاطمه‌زهرا را مشاهده و تحلیل می‌کند.

مریم شریف‌رضویان در این‌کتاب تلاش کرده با بازنمایی دوران سیاه عصر جاهلیت و نگاه نازل و فرومایه مردان به جایگاه زن در این دوره، اسلام را به عنوان راه نجاتی روشن برای برون‌رفت از بحران و بن‌بست کشنده زنان این عصر معرفی کرده و با انعکاس مشی رفتاری خاص پیامبر مکرم اسلام (ص) در برابر زنان و خاصه حضرت زهرا (س)، به اهمیت ویژه این مبحث در آخرین دین الهی بپردازد. رمان پیش‌رو در سه فصل به زندگی دختر پیامبر اسلام از دوران بعد از هجرت اشاره دارد و مهمترین اتفاقات زندگی ایشان همچون ازدواج، انفاق لباس عروس، سه روز روزه‌داری، ماجرای فدک و ... را ترسیم می‌کند. مریم شریف‌رضویان در مقام مولف این رمان و به عنوان یک زن نویسنده، شخصیت زن محوری قصه یعنی اشواق را در یک سفر بیرونی و درونی، آنقدر پیش می‌برد تا واله و شیدای قهرمان اصلی داستان شود.

گزیده کتاب به امید دیدار

بهار دشت حجاز کوتاه است؛ به کوتاهی لحظه‌های شوق و شادی؛ به کوتاهی عمر رنگین‌کمان، اما سبزی یک‌سره دشت‌هایش، عطر علف های نمناک پس از بارانش و سبکی هوایش، هیچ‌وقت از یاد نمی‌رود. لطافت روشنی است که گوشه ذهنت باقی می‌ماند تا تابستان های داغ و عطشناک را با حضورش تحمل کنی و بگذرانی. آه راشد! این بهار کوتاه مرا به یاد روزهای زندگی با تو می‌اندازد. بهار می‌رود، سبزه ها می‌خشکند، گل‌های لطیف و رنگارنگ سربرآورده در باران پژمرده می‌شوند و همراه بادهای سوزان می‌روند. اما باز گردش ایام، بهاری دیگر به ارمغان می‌آورد. کسی درونم سخن می‌گوید. نمی‌دانم کیست، اما صدایش را به وضوح می‌شنوم، می‌گوید که باز هم تو را خواهم دید. من و تو مثل دانه‌هایی از خاک خواهیم رویید و در بهاری دیگر زندگی خواهیم کرد.
سال نشر :
1402
صفحات کتاب :
296
کنگره :
‏‫‬‮‭PIR۸۱۲۳‭‬
دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
9379827
شابک :
9789640236680

کتاب های مشابه به امید دیدار