روز اجرای نمایش مدرسه «فلین» بود. نقش فلین در نمایش، ناخدای دزدان دریایی بود و دوستانش «پرل»، «تام» و «ویولت» نقش دزدان دریایی را بازی میکردند. فلین به محض اینکه شروع به خواندن آوازش کرد صدای نعره بلندی را شنید، صدای غرش یک دزد دریایی ترسناک و غولپیکر به نام «تی رکس» که یک کت بزرگ قرمز پوشیده بود و پاهای سبز پر از پولکش را در چکمههای سیاه بزرگی فرو کرده بود. او فلین و دوستانش را قاپید و از روی صحنه ناپدید شد. تی رکس از فلین خواسته تا خنجر جادویی را پیدا کند در غیر این صورت «داینا» دزد غولپیکر او را یک لقمه چپ خواهد کرد، اما خنجر کجاست و فلین چگونه میتواند آن را پیدا کند... .