امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
79,900
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب «آله و آلاله»

کتاب «آله و آلاله»، رمان عاشقانه ایرانی با مضامین روان‌شناسی- اجتماعی، نوشتهٔ لیلا رعیت است که در انتشارات نسل‌نواندیش منتشر شده است.

 شخصیت اول داستان دختری سی و دو ساله و روزنامه‏‌نگار به نام آلاله است. داستان از روزی آغاز می‏‌شود که آلاله کار خود را در کلانتری شروع می‏‌کند تا اخبار کلانتری را برای صفحه حوادث روزنامه آماده و ارسال کند. لطافت زنانه وجود آلاله با فضای خشک و پرتنش کلانتری چندان هماهنگ نیست. اما او مجبور به ادامه کار است و آنجا باقی می‏‌ماند. هرروز خبری جدید پیش می‏‌آید. جرایمی که انجام شده و باید رسیدگی شود، یا انجام نشده و متهم درخواست دفاع و تبرّا دارد. بیشتر ماجراهای کلانتری تلخ، اما شنیدنی است. اخباری که در حقیقت براساس خاطرات سرهنگ بازنشسته ناجا صمد صدری مهرآباد نوشته شده است. عجیب‌‏ترین اتفاقی که آنجا برای آلاله رخ می‏‌دهد این است که در یک جلسه، صورت یکی از اعضاء کلانتری را نه به شکل انسان، که به شکل یک عقاب می‏‌بیند. آلاله وحشت‌زده از دیدن این صحنه مانند بسیاری از افراد، برای حل این معما در ابتدا به سراغ دوست و آشنا می‏‌رود و اکثر آنها هم برای او نسخه‌‏هایی خرافه‏‌انگارانه می‏‌پیچند. در پایان به سراغ روانشناس می‏‌رود، دکتر به سادگی از این مساله رمزگشایی می‌‏کند: تلفیقی از توهم دیداری و عشق. در رمان «آله و آلاله» به اختلالاتی مانند توهم دیداری اشاره می‌‏شود که در هیچ رمان ایرانی دیگر به آنها پرداخته نشده است. در بخشی از این رمان، اعتقاد به باورهای خرافی روبه‌روی پناه بردن به دانش روانشناسی قرار می‏‌گیرد. نیمی از ماجراهای رمان در محیط کار آلاله، یعنی کلانتری می‏‌گذرد. محیط کلانتری متفاوت از دیگر فضاهای جامعه، سنگین و درعین حال جذاب و دیدنی است. نیم دیگر رمان هم در فضای خانواده و فامیل و همسایه می‏‌گذرد. پدر و عمو و اقوام آلاله در کنار هم مغازه برنج‌‏فروشی و ساندویچ‏‌فروشی دارند و این نزدیکی‌‏شان در کنار هم داستان‌‏هایی تلخ و شیرین را رقم می‌‏زند. قصه‌‏هایی که گاهی لبخند بر لب خواننده می‌‏نشاند و گاهی دیگر وی را به تفکر وامی‌‏دارد.

گزیده کتاب «آله و آلاله»

سرهنگ ژیانفر رفت بالای سر بخاری قهوه‌‏ای مدل قدیمی گوشه اتاق. دستش را روی آن گذاشت. خاموش بود و فلز روی آن سرد. در آستانه در قرار گرفت، سری این طرف و آن طرف گرداند و داد زد: نهنگی، نهنگی، یه دقیقه بیا اینجا. لحظاتی بعد سرباز جوانی که کمی کوتاه‏‌تر از سرهنگ بود، وارد اتاق شد. حین ورود نتوانست جلوی چشمانش را بگیرد و آن نگاه متعجب و کنجکاو را به من نیندازد. مشخص بود ورود یک خانم به این مجموعه برای همه عجیب است و کنجکاوی برانگیز. کسی با کلام به من خیرمقدم نگفته بود، اما حس می‌‏کردم بودنم در آنجا برای هیچ‌کس خالی از لطف نیست.»

صفحات کتاب :
368
کنگره :
‏‫‬‭PIR۸۳۴۹
دیویی :
‏‫‬‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
9144117
شابک :
978-622-220-861-5
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه آله و آلاله