کتاب سحرنامه پنجره ای به باغ دلگشای شعر ارجمند مهدوی است. پنجره ای که روحمان را به تنفّس عطر حضور و چشمانمان را به تماشای خورشید ظهور دعوت می کند. از قاب این پنجره روشن می توان به آبی آسمان نگاه کرد و دل به مهربانی خدا سپرد؛ خدایی که در همین نزدیکی است. «سحرنامه» مژده آمدن مسیحانفسی است که با آمدنش، از جان و جهان روزهامان عید و امید می بارد. «سحرنامه» حدیث انتظاری شیرین و امیدبخش است در گوش زمین و زمان و رمزگشایی شاعران از این دقیقه حافظانه:
که به خورشید رسیدیدم و غبار آخر شد...
«سحرنامه» مجموعه غزل ها، چارپاره ها، رباعی ها و سروده های سپید استاد «رضا اسماعیلی» است با مقدّمه ای خواندنی با عنوان «شعر آئینی و آینده موعود» درباره تأثیر شعر در تبلیغ اندیشه مهدوی.
شعر و ادبیّات موعود، با شب چراغ شعر و شعور، به دنبال ردّ پای انسان کامل است؛ انسان آزاد و سربلندی که به مدد انتخاب مسئولانه، از زندان های غفلت و عادت و طبیعت سر بر آورده و ردایی از جنس رسالت و تعهّد بر دوش دارد؛ انسانی که «ماه» را «آه» می کشد و ما را به «دیدار صبح» فرا می خواند و به «بیعت با بیداری» دعوت می کند:
دوباره بر می خیزیم
به راه می افتیم
رفتن به راه می پیوندد
ماندن به رکود.
و این گونه است
که من همیشه از بیداری می گویم در شعر
وقتی که شهر خوابیده بود، بیدار بودم
و از بیداری گفتم
از راه، از حرکت
همیشه از بیداری می گویم...