کتاب چرای خود را بیابید، توسط شراره معصومی ترجمه و انتشارات نسل نواندیش آن را به چاپ رسانده است.
چرا کاری را میکنید که به آن مشغولید؟
چرا صبح از تخت خود بیرون میآیید؟
و چرا هرکسی باید به این سؤالات توجه کند؟
هرکدام از ما یک «چرا» داریم، هدفی نهفته در عمق وجودمان، دلیل یا اعتقادی که منبع اشتیاق و انگیزه ماست. شاید هنوز ندانید «چرا»ی شما چیست یا چطور آن را به زبان بیاورید، اما ما تضمین میکنیم که شما یک «چرا» دارید. اگر دوست دارید «چرا»ی خودتان را پیدا
کنید و نمیخواهید صبر کنید تا یک روز یک نفر در یک پرواز کنار شما بنشیند تا «چرا»یتان را بیابید، این کتاب به شما کمک میکند. ما بر این باوریم که همة ما استحقاق این را داریم که با انگیزه به سرکار رفتن و برگشتن به خانه را تجربه کنیم، از خواب بیدار شویم و در پایان
روز، از کاری که میکنیم احساس رضایت و خرسندی داشته باشیم. دستیابی به این رضایت با درک دقیق اینکه «چرا» کاری را میکنیم که به آن مشغولیم، کلید میخورد.
اگر بهدنبال علاقه و اشتیاقی فناناپذیر برای کارمان هستیم، اگر میخواهیم احساس کنیم در کاری فراتر از خودمان مشارکت و همکاری میکنیم، همه ما نیازمند دانستن «چرا»ی خودمان هستیم و دلیل اصلی برای نوشتن این کتاب، همین بوده است. این کتاب به شما نشان
میدهد که چطور بینشهای قدرتمند سایمون سینک را به کار ببرید که بتوانید انگیزه بیشتری برای کارتان داشته باشید و به اطرافیانتان انگیزه بدهید و الهامبخش باشید.
چرای خودتان را بیابید، چکیده بیش از بیستوپنج سال تجربه جمعی سایمون سینک، پیتر داکر و دیوید مید در زمینه کشف «چرا» میباشد. این کتاب به همه نوع آدمی –کارآفرینان، کارمندها، مشاغل کوچک و تیمهایی با کسبوکارهای بزرگ- کمک کرده است که «چرا»ی
خودشان را پیدا کنند. این کتاب طراحی شده تا شما عملی و گامبه گام «چرا»ی خودتان را پیدا کنید و به شما کمک کند تا برای بسیاری از دغدغههای مهمتان جواب پیدا کنید؛ مثل:
یک تیم یا عضوی از یک گروه بیابید و در آخر فصلهای 5، 6 و 7 را از قلم نیندازید. در پایان کتاب، یکسری اطلاعات اضافه در اختیارتان قرار میگیرد که شاید برای جواب به سؤالهایی که برایتان پیش میآید، کمک کند.
فصل 1، خلاصه کاملاً فشردهای است از کتاب با چرا شروع کنیم، کتابی که سایمون سینک نوشته، کسی که مفهوم «چرا» را رواج داده است؛ این فصل بعضی از فواید دانستن «چرا»یتان را توضیح میدهد.
فصل 2، بررسی اجمالی است برای کشف «چرا»ی خودتان. خواندن این فصل مهم است، خواه این کار را بهتنهایی انجام دهید یا با یک تیم.
فصل 3، فرایند گام بهگام برای افراد است -کارآفرینان یا کارمندان- برای اینکه «چرا»ی خود را بیابند. اگر شما از این کتاب استفاده میکنید تا به تیم یا سازمانتان کمک کنید که «چرا»یشان را پیدا کنند، هرچند کامل کردن این فصل و یافتن «چرا»ی خودتان ضروری نیست،
میتواند به شما کمک کند تا گروهتان را در این مسیر هدایت کنید.
فصل 4، توضیح میدهد برای اینکه تیم، سازمان یا هر گروهی که افراد در آن باهم کار میکنند، را آماده کنید تا «چرا»ی خودشان را پیدا کنند، به چه چیزهایی نیاز دارید.
فصل 5، در ادامه فصل 4، توضیح میدهد که چطور به جمعی که دارند «چرا»یشان را مییابند، کمک کنیم.
فصل 6، بهطور کل به «چگونگیها» اختصاص یافته است، کارهایی که میکنیم تا «چرا» را به زندگیمان بیاوریم، «چرا» مقصد و «چگونه»ها مسیری هستند که ما را به مقصد میرساند.
فصل 7، توضیح میدهد که چطور «چرا»ی خودتان را با دیگران به اشتراک بگذارید و چطور شروع کنید به «چرا»ی زندگی خودتان و آن را عملی کنید.
پیوستها، شامل جواب سؤالهای رایجی است که در کارگاهها پرسیده شده و «برگههای تقلبی» را در اختیار شما میگذارد، برای وقتی که شما (یا تسهیلگر دیگری)، کارگاهی را اداره میکنید.
خواه برای اولین بار سر کار رفتهاید یا یک تیم را هدایت میکنید یا مدیرعامل شرکت خودتان هستید، خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنیم.
یک سازمان یک «چرا» دارد و در یک سازمان، تیمها هستند (خردهفرهنگهایی که درون یک گروه بزرگتر هستند). هرکدام از این بخشها در درون این کل، «چرا»ی خودشان را دارند. ما آن را «چرای آشیانهای» مینامیم؛ هدف و باوری که یک زیرگروه را در یک سازمان بزرگتر تعریف میکند. در هرکدام از این تیمها افرادی هستند که «چرا»ی انحصاری خودشان را دارند؛ «چرا»ی فردی خودشان. هدف هر فرد این است که برای شرکتی کار کند که از نظر فرهنگی برای او مناسب است و ارزشهای مشترک دارند، به چشمانداز شرکت باور دارد و با تیمی کار میکند که احساس میکند ارزش کار کردن را دارند.
دلیل بیان یک «چرای آشیانهای» همان دلیلی است که یک سازمان ممکن است بخواهد یک چتر بزرگ «چرا» را مطرح کند؛ چون به افراد احساس هویت و تعلق میدهد. این «چرا» به تیمها و گروهها اجازه میدهد به افرادی که هر روز با آنها کار میکنند، هویت بدهد. این به آنها کمک میکند سهم منحصربهفرد خود را بهعنوان یک گروه متمایز با چشماندازی وسیعتر درک کنند. به یک سازمان، مثل یک درخت فکر کنید. ریشهها و تنه درخت، اصل و اساس آن را نشان میدهند. آن درخت شاخههایی دارد -آن شاخهها بخشها و دپارتمانهای آن سازمان هستند- و روی آن شاخهها، لانهها قرار دارند -آن لانهها، خردهفرهنگها یا تیمهای روی درخت هستند- و درون هر لانه، خانوادهای از پرندگان هستند که به یکدیگر تعلق دارند. هدف برای ما بهعنوان افراد این است که «چرا»ی خودمان را بدانیم و در اینصورت میتوانیم درخت خودمان و آشیانه خودمان را بیابیم. هدف یک سازمان، دانستن «چرا»ی سازمان است تا پرندگان مناسب و درست را جذب کند و هدف هر تیم در شرکت، اطمینان یافتن از این است که در هر لانه، پرندههای مناسب همان لانه باشند. کسانی که باهم کار میکنند، بیشترین اثربخشی را برای رسیدن سازمان به هدفهای بالاتر دارند.
آمریکا یک «چرا» دارد، اما لسآنجلس و نیویورک هم «چرا» دارند. من میخواهم در آمریکا زندگی کنم؛ سؤال این است که در کدام شهرش میتوانم زندگی و کار کنم؟ ممکن است یک نفر در شرکت درستی کار کند، اما در لانه نامناسب. این موضوع میتواند به کارایی، روحیه و اعتمادبهنفس آنها صدمه بزند. دانستن «چرا» به افراد کمک میکند که بدانند در کدام شهر زندگی کنند، به کدام لانه بپیوندند، در کدام گروه یا تیم باشند که بهترین تناسب را با پازل چوبیِ ساختن یک سازمان درحال پیشرفت داشته باشند...