کتاب گلبرگهای نازنین نوشته سرکار خانم فاطمه سادات قاضی عسگر منتشر شده در نشر متخصصان است.
موضوع را از کجا شروع کنم؟ از آنجا شروع میکنم که عسل، مادر نازنین متوجه شده بود باردار است. از شادی در پوست خود نمیگنجید. تصمیم گرفت این خبر مسرّتبخش را به همسرش بدهد. همسرش که شنید، غرقِ سُرور شد. بعد به خانواده خودش گفت؛ پدر و مادرش از خوشحالی بال درآوردند. پدرش گفت: به مناسبت پدربزرگشدنم باید یک مهمانی بزرگ بگیرم و همه را دعوت کنم. یک مهمانی فوقالعاده گرفت و بعد به همه گفت: من دارم پدربزرگ میشوم. همۀ فامیل خوشحال شدند و مبارکباد گفتند و برای نوهاش آرزوی خوشقدمی کردند. وقتی که به دنیا آمد، بابای زندایی عسل خانم با صوتی بهغایت نیکو در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت.