کتاب صوتی چرا زبان سگ ها آویزان است؟ اثر می می ساموئل، افسانه ای کودکانه درباره سرگذشت سگ ها است.
یکی بود یکی نبود. در جنگلی بزرگ، سگ بد جنسی زندگی می کرد. روزی سگ گرسنه شد و تصمیم گرفت دنبال غذا بگردد. چشمش به اردکی افتاد و آب دهانش راه افتاد. با خودش گفت: خوشمزه به نظر می رسد، سگ بدجنس دنبالش کرد تا اردک را بگیرد، اما اردک فرار کرد. سگ بدجنس می خواست به آهو حمله کند.
آهو به او گفت: گوشت من خیلی بد مزه است، اما نزدیکی اینجا یک مزرعه است که غذاهای خوشمزه زیادی دارد. سگ با خوشحالی گفت: تو را نمی خورم، اما مرا همین حالا به آن مزرعه ببر. زود باش!