کتاب اولین نوشتهٔ جیسون مات و ترجمهٔ ناهید آقاحسینی است که توسط انتشارات مانیان روانهٔ بازار شده است. این کتاب سعی دارد تا به موضوع رجعت در قالب داستان بپردازد. رجعت در همهٔ دینهای آسمانی و غیر آسمانی مطرح شده است. بازگشت مردگان در زمانی خاص و برای اهدافی ویژه مد نظر این دینها بوده است. آیا واقعاً مردگان به این جهان بازمیگردند؟ این اتفاقی خوب است یا بد؟ آیا شادیآور است یا وحشتناک؟
در این کتاب رجعت به عنوان معجزهای غیر ممکن در سرتاسر جهان رخ میدهد. کمی بیش از یک سال از مرگ ادموند بلیت میگذرد و بیش از یک ماه از زمانی که نامزدش، امیلی، حلقه نامزدی خود را دیگر به دست نکرده است. امیلی بالاخره شروع به ادامه زندگی میکند تا اینکه ادموند به طور مرموز و غیر قابل توضیحی برمیگردد و دنیا و امیلی را در شوک و بهت باورنکردنی فرو میبرد...
او بیش از یک سال بود که مرده بود، یک قربانی بدشانس که در تصادف با اتوبوس در راه رفتن به محل کار کشته شده بود و اکنون از طریق سحر یا جادو، ادموند بلیت دیگر نمرده بود و امیلی، زنی که او را دوست داشت و تقریبأ با او ازدواج کرده بود، هنوز در تلاش بود تا معنای آن را بفهمد. او زمان زیادی را صرف فکر کردن به آخرین روز زندگی مشترکشان کرد. امیلی وقایع آن روز را بررسی کرد، آنها تازه با هم به خانه آمده بودند...