کتاب تقصیر من نیست نوشته جاشوا شیفرین، پیشگفتار پیتربودو و ترجمه سرکار خانم لیلا رودسرابی است که در نشر متخصصان، منتشر شده است. کتاب حاضر به تنیسورها کمک میکند تا باختهای بزرگ خود را در زمین درک کنند.
دفعه بعد که بازیکنی شکست خورد، همیشه میتواند باخت اسفناک را با این جمله توضیح دهد:
«حریف من یک هلکننده بود… من نمیتوانم در مقابل هلکنندهها بازی کنم».
یا پس از یک شوت بد، مربیان تنیس ممکن است سعی کنند با گفتن این جمله “برگی در زمین وجود داشت و من نمی توانستم تمرکز کنم” از حالت طفره رفتن خارج شوند.
شیفرین 150 بهانه خنده دار – اما کاملاً واقعی – برای حرفهای ها و آماتورها ایجاد کرده است. مثالها عبارتند از:
غرغر حریف من حواسش را پرت میکند.
این زمین دو اینچ از زمین همیشگی من کمتر است
خورشید در چشمهایم است
این توپهای تنیس خیلی کند هستند!
و بسیاری دیگر!
چنانچه بخواهید به دوستان یا خانواده خود که به تازگی شروع به بازی کردهاند، انگیزه دهید یا اشتباهات شرمآور بازی خود را ریشهکن کنید، تقصیر من نیست را باید بخوانید.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
تنیس یک بازی پر از آداب و رسوم است. شما دست خود را به نشانۀ عذرخواهی بلند میکنید، پس از کسب امتیازی که توپ به تور برخورد کرده. مهم نیست که شکست چقدر تلخ باشد، بعد از پایان مسابقه بهسمت تور میروید و دست میدهید. اگر حریف شما توپی را «اوت» صدا زد و احساس کردید اوت نیست، میتوانید بپرسید «مطمئنی؟» و همین. شما بحث نمیکنید، اصرار نمیکنید یا او را کتک نمیزنید.
در مسابقات همچنین آداب و رسوم شامل تماشاگران هم میشود. شما اشتباهات بازیکن را تشویق نمیکنید. شما فقط در طول تغییرات بازیهای عجیبوغریب در عرصه حرکت میکنید. در حالیکه توپ در حال بازی است، از گریه کردن یا ایجاد اختلال در یک امتیاز خودداری میکنید.
شما با جملۀ «سکوت، لطفاً» آشنا هستید.
در ویمبلدون، اگر میخواهید پا به زمین بگذارید، باید عمدتاً سفید بپوشید. در اوپن ایالاتمتحده، اگر دوربین ناگهان روی شما روشن شود و تصویر شما را روی صفحهنمایش زمین تنیس نشان دهد، رقص مرغ فانکی را انجام میدهید. اگر در مسابقات اوپن استرالیا محلی هستید و کسی فریاد میزند: «اسلی، استرالیایی، استرالیایی»، ازنظر اخلاقی موظف هستید که در پاسخ فریاد بزنید: «اوی، اوی، اوی.»
سنتها، سنتها، سنتها.
برخی از این عادات و رفتارها بیش از هرچیز عزیز به شمار میآیند؛ اما هیچکدام از آنها از همه گیر بودن و محبوبیت بهانهجویی ساده برخوردار نیستند. به نظر میرسد تنیسبازها برای هر باختی، بهانهای آماده دارند، چه شخصی یا چه متحمل شده به قهرمان.
من دیروز به پسرعمویم هرمان باختم؛ چون آنها مقدار زیادی کارامل را در ماکیاتوی کاراملی بدون فوم دبل شات که کمی قبل از بازی داشتم ریخته بودند. رافائل نادال به راجر فدرر باخت؛ چون پسر توپجمعکن، به رافا توپ اشتباهی را برای سرویس به او داد.- بهانه.
جاش شیفرین آن ها را بررسی کرده، جمعآوری کرده، در آنها تأمل کرده و بیتردید از آنها، آزادانه و بیشرمانه، در حرفۀ خود بهعنوان هکر تنیس استفاده کرد. این همان چیزی است که این کتاب کوچک را بسیار ارزشمند میکند، چنین افزودنی ارزشمند به قفسۀ کتاب تنیس در خانه یا کتابخانۀ محلی شما. فکرش را بکن «تقصیر من نیست» بهعنوان نسخه تنیسور «لذت آشپزی»: این لازم است، دستکم اگر امید دارید زندگی را آسانتر کنید، تصور کنید واقعاً میتوانید این بازی را انجام دهید.
شیفرین علاوه بر گردآوری مجموعهای گسترده از بهانههای بیشرمانه و رقتانگیز برای بازی تنیس ضعیف (همراه با برخی از موارد بسیار معقول)، آمارها و حکایات شگفتانگیز، توهمآمیز یا به سادگی عجیب و غریب را کشف کرده است که شامل بازیکنان برتر حرفهای میشود.
برای مثال، وقتی بهانه خوبی مثل این را میآورید که «من بیش از اندازه ناسازگار بودم»، شیفرین به ما یادآوری میکند که این بهانه همیشه نمیتواند کار کند. حداقل برای یوگنی کافلنیکوف قهرمان گرند اسلم اینطور نبود. ستاره سابق روس با ۱۱۲ اشتباهی که در سال ۲۰۰۰ در بازی اوپن فرانسه با فرناندو ویسنته بهدست آورد، رکورد بیشترین خطاهای غیراجباری در مسابقات انفرادی گرند اسلم را دارد. ضدحال: کافلنیکف هیچوقت نتوانست بهانه را به کار گیرد زیرا... او مسابقه را برد.