تاریخ شفاهی روش تازهای برای گردآوری خاطرات و روایتهای شفاهی رخدادهای تاریخی است، شاید از جهاتی کهنترین شیوهی تاریخنگاری نیز به شمار آید و با تعیین معیارها و استانداردهای لازم برای این روش تازه که جایگاه ویژهای در تاریخنگاری یافته، میتوان آن را شاخهای از علم تاریخنگاری قلمداد نمود. در حقیقت محتوای تاریخ شفاهی از طریق فرایند مصاحبه به دست میآید که شامل مشاهدات و تجربههای تاریخی اشخاص یا نقلقولهای آنان از دیگر حاضران در صحنهی تاریخ است.
دفاع مقدس ملت ایران نقطه عطفی در تاریخ معاصر به شمار میرود، که یکی از ویژگیهای آن حضور همه اقشار و طبقات اجتماعی است. از مشکلات تدوین تاریخ شفاهی در این دوره این است که هر چه از سالهای دفاع مقدس دورتر میشویم، بیماری، فراموشی خاطرات، رحلت شماری از فرماندهان و رزمندگان و...ضایعهی جبرانناپذیری در گردآوری خاطرات و تدوین تاریخ شفاهی تلقی میشود، لذا لازم است همه اسناد با شیوههای علمی گردآوری و ثبت شود. به همین منظور اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس یزد اقدام به جمعآوری خاطرات شفاهی افسران ارتشی استان یزد در دوران دفاع مقدس کرده است. این مصاحبهها توسط ولی سلطانی در کتابی تحت عنوان مردان بیادعا جمعآوری شده است. این کتاب در 164 صفحه و 4 فصل منتشر شده است.
متأسفانه در روز 19 بهمن که تعدادی از همافران و افسران نیروی هوایی برای بیعت و دیدار با حضرت امام به محل اقامت ایشان رفته بودند، من حضور نداشتم. آن روز برای تظاهرات به خیابان انقلاب رفته بودم و زمانی که گارد به مردم محله کرد، برای اینکه شناسایی نشوم، از معرکه فرار کردم و زمانی که قصد پریدن و عبور از یک دیوار را داشتم، زمین خوردم و دستم شکست. پزشکان بعد از گچگیری برایم برگه استراحت چهار هفتهای صادر کردند و من برای اینکه تا حدودی از دسترس مأمورین رکن 2 ارتش خارج شوم، همراه با همسرم به یزد آمدم و همراه با مردم شدم و در تظاهرات روزهای آخر انقلاب که منجر به پیروزی انقلاب در روز 22 بهمن شد، شرکت میکردم.