کتاب حاضر شامل 72 خاطره از هفتاد و دو شهید شهرستان ابرکوه است؛ از خانواده، دوستان و همرزمان که به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان یزد در ۱۴۸ صفحه منتشر شده است. هدف از تولید این اثر گرامیداشت خاطره آنها و نشر فرهنگ ایثار است، فرهنگی که راه رسیدن به اهداف بزرگ را میگشاید و موانع تکامل مادی و معنوی انسان را برطرف مینماید.
اولین بار که محمدعلی را دیدم، کنار پدرش در مغازه نانوایی مشغول بیرون آوردن نان از تنور بود. صف خرید نان شلوغ بود. مرد میانسالی از راه رسید.
- حاجی گندم خوبی دارم، اگه خواستین بیاین ببرین.
- اگه گندمتون مثل بار قبلی باشه، میخوام.
- مال خودتونه، بیزحمت ده تا نون هم بده ببرم که اصلأ وقت ندارم.
- حاجی شروع کرد به جمعآوری نان تا کار او را راه بیندازد.
ناگهان محمدعلی با چهرهای گرفته دست از کار کشید. به طرف پدرش رفت و آهسته چیزی گفت که من و چند نفر دیگر که در نزدیکی آنها بودیم، شنیدیم.
با ناراحتی لباسهایش را عوض کرد و از نانوایی بیرون رفت. از او خواستیم که برگردد، ولی قبول نکرد....