امتیاز
5 / 3.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
99,900

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب زن پشت پنجره

کتاب زن پشت پنجره اثری فاخر از ای. جی. فین، رمانی حیرت آور، شورانگیز و جنایی است که با سبکی هیچکاکی تاثیرگذارش شما را تا آخر داستان مجذوب خود خواهد کرد. در این تریلر استثنایی و میخکوب کننده هیچ کس و هیچ چیز آنگونه نیست که به نظر می رسد.

تعداد زیادی از منتقدان از این اثر به عنوان بهترین داستان دلهره آور در سال 2018 یاد می کنند. اِستیون کینگ در مورد زنی پشت پنجره می گوید: یکی از معدود کتاب هایی که نمی توان آن را زمین گذاشت. همچنین استقبال از این کتاب، سبب شد که شرکت فیلم سازی فاکس 2000 امتیاز ساخت فیلمی بر اساس این رمان را خریداری کند. امتیاز انتشار این کتاب نیز در سی و پنج کشور جهان خریداری شده است. رمان زنی پشت پرده که در سال 2017 در لیست پرفروش های نیویورک تایمز قرار گرفت، کتابی است که در چهل کشور بزرگ دنیا فروش شگفت انگیزی داشته و این نشان گر کار برجسته نویسنده کتاب است.

ای. جی. فین (A. j finn) در کتاب زن پشت پنجره (the woman in the window) با بیانی قدرتمند قصه زنی به نام آنا را روایت می کند که گمان می کند شاهد جنایتی در خانه همسایه خود بوده است. آنا که منزلش در نیویورک است، علاقه ای به ارتباط با دنیای بیرون و اطرافیان خود ندارد. او بیشتر وقت خود را به تماشای فیلم و به یاد خاطراتش می گذراند و هر از گاهی کار های همسایه هایش را زیر نظر می گیرد. یکی از همین روزها که در حال نگاه کردن به خانه همسایه اش است، اتفاقی رخ می دهد که برایش باورپذیر نیست...

ده ماه از سقوط وحشتناک خودروی آنا فاکس می گذشت که در آن حادثه شوهر و دخترش را از دست داد. او در این مدت هرگز مرگ عزیزانش را باور نکرد و با یاد آن ها زندگی می کرد. ده ماه بود که آنا از خانه اش بیرون نرفته بود. ده ماهی که مثل روح در اتاق های خانه قدیمی خود روزگار می گذراند و در خاطرات گذشته اش سیر می کرد و از اینکه بخواهد از خانه بیرون رود، بسیار هراسناک می شد.

شاهرگ حیاتی زندگی آنا به دنیای واقعی، در پنجره اش خلاصه می شد، به اینکه روزها پشت پنجره به تماشای همسایگانش می نشست. یکی از همسایگانش تصویری کامل از خانواده ای سه نفره بود که بازتابی از زندگی گذشته آنا را به تصویر می کشید. ناگهان یک شب، فریاد وحشتناکی سکوت خیابان را در هم شکست و آنا فاکس نظاره گر قتلی شد که به نظر می آمد کسی متوجه آن نشده است. حال او باید کاری می کرد تا پرده از حقیقت ماجرایی بردارد اتفاق افتاده بود؛ ولی حتی اگر هم این کار را می کرد، آیا کسی حرفش را باور می کرد؟

زنی پشت پرده در نگاه اول به زندگی زنی افسرده پرداخته اما در ادامه ، داستانی معمایی و دلهر ه آور است که یادآور فیلم های آلفرد هیچکاک خواهد بود. در همه جای داستان همواره این سؤال برای شما پیش می آید که آیا در فضایی واقعی و جنایی قدم گذاشته اید و یا همه ساخته و پرداخته ی ذهن راوی است؟ شما با خواندن این رمان از نوعی عدم اطمینان و درگیری های ذهنی که با واقعیت درآمیخته و ابهام مرز بین این دو لذت می برید و مشتاقانه پا در مسیری می گذارید که ناگهان دچار تغییراتی بنیادین خواهد شد.

از بارزترین ویژگی های رمان حاضر، تعلیق در تمام داستان، جریان سیال ذهن و عدم مرزبندی مشخص بین واقعیت و توهم است. انگار پا در فضایی مه آلود گذاشته اید که هر از گاهی نشانه ای کوچک از مسیر، شما را به ادامه ی حرکت سوق می دهد. همچنین، استفاده ی راوی از توصیف های ناآشنا از محیط و نگاهی خاص به رفتارهای اطرافیان و خودش، در ابتدا ممکن است برای مخاطب کمی عجیب به نظر برسد اما با پیش رفتن داستان به تدریج با نوع زبان راوی آشنا می شود.

برخی نظرات درباره ی رمان هیجان انگیز زن پشت پنجره:

- داستانی بسیار پیچیده. «وال مک درمید»

- یکی از آن رمان های نادری که واقعاً مسحور کننده و خواندنی است. «استفن کینگ»

- سرشار از تردید، شگفتی، حیرت و دلدادگی. «جین هارپر»

گزیده کتاب زن پشت پنجره 

یک نوجوان لاغراندام مانند اسبی که از دروازه شروع به حرکت کرده باشد، از در جلویی ساختمان شماره 207 بیرون آمد و به طرف شرق و پایین خیابان دوید، او از جلوی پنجره های آپارتمان من گذشت و نتوانستم خوب او را ببینم. شب تلاش کردم کمتر نوشیدنی مرلو بخورم و صبح زود بیدار شدم. پسرک موی بلوند و کوله پشتی بر دوشش داشت. از جلو پنجره کنار رفتم. رفتم طبقه بالا و روی میز تحریرم نشستم و دوربین نیکون را برداشتم.

در آشپزخانه ساختمان 207 پدر خانواده را دیدم که مردی تنومند و چهارشانه بود و قیافه اش با نور صفحه تلویزیون به خوبی دیده می شد. دوربین را به چشمم گذاشتم و روی آن زوم کردم: نمایش امروز. می توانستم پایین بروم و تلویزیونم را روشن کنم، شاید هم با همسایه ام تماشا کنم یا اینکه همین جا با دوربین از تلویزیون آن ها نگاه کنم. درباره آن بعد تصمیم می گیرم. خانه شماره 207 روکار سنگ سفید و یک بالکن دارد و می توانم از اینجا به خوبی از پنجره های شرقی اش آشپزخانه، اطاق پذیرایی طبقه دوم و اتاق خواب بالا را ببینم.

دیروز تعدادی کارگر اسباب کشی آمدند و مبل ها و تلویزیون و کمدهای قدیمی را آوردند. شوهرش داشت حرکت خودرو ها در جلو ساختمان را هدایت می کرد. از دیشب که به اینجا آمدند، همسرش را ندیدم و نمی دانم چه شکلی است. امروز بعدازظهر وقتی صدای زنگ را شنیدم تقریباً کیش مات شدم. فوری به طبقه پایین رفتم، در باز کن را زدم تا در باز شود و در سالن را باز کردم، مستأجرم بود. او مردی با فک کشیده بود که چشمانی سیاه و عمیق داشت، شبیه گرگوری پک بود.

صفحات کتاب :
472
کنگره :
‏‫PS3617‭/ی9‭ز9 1397ب‬
دیویی :
‏‫‭813/6
کتابشناسی ملی :
5564136
شابک :
‏‫‭978-622-220-027-5
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه زن پشت پنجره