کتاب «شمع حرمخانه» مشتمل برخاطرات مردم زنجان از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی میباشد. در بخشهایی از این کتاب مراسم عزاداری برگزار شده برای شهید حاج قاسم سلیمانی و اتفاقاتی که در آن برهه زمانی در زنجان اتفاق افتاد، روایت شده است. کتاب «شمع حرمخانه» به همت زهرا تیموری مطلق، نازیلا یاوری و حمید حمیدینسب از پژوهشگران تاریخ شفاهی زنجان گردآوری شده است و نگارش کتاب به قلم فاطمه کنعانی و فریده الیاسیفرد انجام شده است. کتاب حاضر تلاشی است برای ثبت گوشهای از ارادت مردم زنجان به علمدار انقلاب، سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی.
باید خودت میان جمعیت عظیم مردم زنجان باشی تا بفهمی هشتمین روز ماه محرم، چه حال و هوایی دارد. دسته عزاداری حسینیه اعظم زنجان، سالهاست که در این روز بهیاد عَلَمدار کربلا، حضرتابوالفضلعباس(ع) بهسمت امامزاده سید ابراهیم(ع) حرکت میکند تا ارادت خود را به ائمه اطهار(ع) و اهل بیت ایشان نشان دهد. همه مردم زنجان از پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ، خودشان را به دریای عظیم عزاداران میرسانند. حاشیه خیابانها و کوچههای اطراف و مسیر دسته عزاداری حسینیه، مملو از انبوه عزادارانی میشود که از شهرها و روستاهای اطراف و بسیاری از استانهای دور به زنجان میآیند تا در اجتماع بزرگ عاشقان امامحسین(ع) شرکت کنند. هشتم محرم، نمایش عشق و ارادت زنجانیها به شهدای کربلا، بهویژه عَلَمدار کربلا، حضرتعباس(ع) است. حماسه عظیم مردم در عزاداری این روز، به «یومالعباس» مشهور شده است: روزی برای عَلَمدار کربلا.
یوم القاسم
صبح جمعه، سیزده دیماه 1398، خبری جانگداز و سهمگین در همۀ ایران پیچید: «إِنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. در حملۀ بالگردهای آمریکایی به فرودگاه بغداد، سردار سرافراز سپاه اسلام، حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، معاون حشدالشعبی به شهادت رسیدند.»
مردم زنجان همانند همه ایرانیها، عزادار شدند. همه شهرها و روستاهای استان زنجان، بوی محرم گرفتند. از همهجا نوای سوزناک «ای اهلحرم، میر و علمدار نیامد» به گوش میرسید. در همهجای استان، مراسم عزایِ سردار دلها بر پا شد. در سومین روز شهادت سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی و همرزمانش، اقشار مختلف مردم مؤمن و انقلابی زنجان بار دیگر در قالب دسته عزاداری از حسینیه اعظم بهسمت امامزاده سید ابراهیم(ع) حرکت کرده و بهیاد رشادتهای شجاعانۀ این سردار عزیز، عزاداری کردند. هزاران نفر از پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ، در اجتماعی بینظیر فریاد میزدند:
«یاران قیامت اولدی بغداد پر بلاده
سردار یمیز یخلدی میدان کربلاده»
«بال جبراییل رائفرش محرم میکنیم
شرِ اسرائیل را از این جهان کم میکنیم»
«ای علمدارِ حسین، ای علمدارِ حسین.»
مردم با دلی داغدار و چشمی اشکبار، «یومالقاسم» را در پایتخت شور و شعور حسینی و دیار ارادتمندان علمدار کربلا به ثبت رساندند: روزی برای علمدار انقلاب.