بیش از صد سال از پیشرفت و گسترش علم روانشناسی در عرصههای گوناگون میگذرد و این رشته همواره تلاش کرده است تا پژوهشها و نظریات خود را در زمرۀ علوم تجربی جا بدهد؛ بنابراین هر روز نظریات و رویکردهای مختلفی سر برآوردهاند و دیگر روز به فراموشی سپرده شده و رویکرد جدیدی جایگزین آن شده است. پژوهشها هم به همین سرنوشت دچار هستند: روزی پژوهشها به عاملی قدرتمند در رشد انسان اشاره میکنند و روز دیگر، آن عامل بهعنوان مؤلفهای درکنار صدها مؤلفۀ دیگر شناخته میشود.
اما برخی مؤلفهها همیشه بودهاند و هیچ پژوهش و رویکردی نتوانسته است آنها را از گردونۀ عوامل رشد انسان بیرون بگذارد. یکی از اینها موضوع ارتباطات خانوادگی در درون خانواده و تأثیر آن بر رشد فرد است. همیشه روابط خردهنظام «خواهر و برادری» و تعامل آن با والدین در صدر توجه نظریات رشدی انسان بوده است. در این نوشتار به بررسی یکی از این مولفه ها میپردازیم .
مقدمه
تجربۀ تبدیل خانوادههای گسترده به خانوادههای هستهای و خانوادههای هستهای چندفرزندی به خانوادههای تکفرزندی وضعیت جدیدی را در عرصههای اجتماعی و خانوادگی و فردی به وجود آورده است. نتایج پژوهشها هم در برآورد وضعیت جدید در مقایسه با مدل قبلی، همواره بهنفع تعاملات خانوادگی چندفرزندی بوده است؛ اما وضعیت موجود چگونه است؟
خانوادهها دیگر بچهدار نمیشوند یا به یک یا دو فرزند اکتفا میکنند و بدیهی است این وضعیت در کشور ایران، از آثار سیاست «فرزند کمتر، زندگی بهتر» و محصول ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی جاری است.
شاید تصور کنیم که در خانوادههای چندفرزندی، اختلافات اندکی که بین خواهر و برادرها در دورۀ کودکی وجود دارد، مطلوب نیست و در گفتوگوها، والدین از این موضوع شاکی هستند؛ اما در روانشناسی این ارتباطات یکی از نکات مثبت این خانوادهها به شمار میرود. کودکان در محیط امن خانواده با خواهر و برادرهایشان که با آنها روابط عاطفی و دلبستگی دارند، بازی میکنند، رقابت و دعوا و قهر و آشتی را از سر میگذرانند، مکرر نقشهای مختلف را میپذیرند و بازخورد گروه خواهر و برادری را بیواسطه و بدون ویرایش دریافت میکنند. این موضوع موجب ورزیدهشدن بچهها در مدیریت تنشهای عاطفی و احساسات میشود. آنها الگوهای وفاداری، کمککردن، حمایت و رقابت را در عین اختلاف در همین مراودات یاد میگیرند. موضوعی که بعدها در تعاملات اجتماعی، تشکیل زندگی آینده و تعامل با همسر بهخوبی خود را نشان میدهد..
در این کتاب از هر طیف مادر و پدری داریم: خانوادهای که در روستا زندگی میکند یا دیگری که پایتختنشین است. خانوادهای که در موقعیتی دست به انتخاب زدهاند که عرف، بارداری در آن مقطع زمانی را نمیپسندید تا کسی که پس از گذشت ده سال از انتخاب سبک زندگی بدون فرزند، خانوادۀ خود را گسترده کرده و برای تأمین موقعیت تربیتی مطلوبتر به وطن برگشتهاست. مادری که بهدلیل مانع دیدن فرزند بیشتر برای پیشرفت شخصی تا مرز سقط جنین پیش رفته یا مادری که بعداز ورود فرزندان؛ با تغییر سبک کاری، در منزل، مسیر فعالیت اجتماعی و شغلیاش را ادامه میدهد. خانوادهای که با وجود مهاجرتهای متعدد ناشی از کار پدر خانواده، زندگی را متوقف نکرده و مسیر را با پویایی و پشتکار بیشتری ادامه میدهد و... .
وجه اشتراک همۀ یازده خانوادهای که در این فرصت، دور هم جمع شدهاند، رضایت و خوشحالیشان از تصمیمی است که گرفتهاند. راویان کتاب، زندگی را فانتزی و به دور از سختی نمیبینند؛ اما این سبک زندگی را با همۀ سختی و آسانیاش دوست دارند و از بودن اعضای خانوادهشان کنار هم لذت میبرند.
برای ما مهم بوده است که وقتی سر میچرخانیم، از همۀ افراد دوروبرمان در کتاب ردّپایی باشد تا چندفرزندی نه امکانی برای تعداد مشخصی از خانوادههای جامعه محسوب شود و نه ارزش چندفرزندی ارزشی تبعی از تحصیل و وضعیت مالی به حساب آید؛ بلکه خانوادۀ گسترده بهعنوان ارزشی مطلوب تلقی شود و چندفرزندی خودش بهعنوان مؤلفهای ارزشمند در شمار ویژگیهای خانواده باکیفیت محسوب شود.
ظرف کوچک پولکی را آرام هل دادم سمت ریحان و اشاره کردم چایش یخ نکند. لبخندی زد و سر تکان داد. هنوز با گوشی تلفن مشغول است. و انگشتش را میان پیچهای سیمش تاب میدهد. یک حبه از قندان کوچک بلور روی میز برداشتم و رها کردم توی شیشه پتوسهای قلمهشده. حبه قند رها در آب، از میان ساقهها و ریشهها راه بازکرد. حبابهای ریز هوا دورش را گرفتند و ته شیشه کم و زیاد شدند.نفسی زدم وخیره در حل شدن آرام قند، لیوان چای را برداشتم و نزذیک دهانم آوردم
نظر دیگران //= $contentName ?>
عااااالیییی بود واقعا در شرایطی که خیلی از اوضاع کلافه و خسته بودم خوندم و واقعا خنده اومد روی لبم و قلبم پر ا...
کتاب بادبان ها را بکشید از وقتی که مادر شده ام، کم کم دارم با خودم آشنا میشوم، وقتی دخترک سعی میکند ادای من...
کتاب بادبان ها را بکشید کتابی که اولش ممکنه فکر کنید داستان داستان نباشه و پشت سر هم مطالب اومده باشه و کتاب ی...
این کشتی ایران است که می تازد... یازده روایت از خانواده های دارای سه و چهار فرزند. با توجه به زمینه پایان نام...
کتاب خوبی بود. روایت مادران چند فرزندی،پرتلاش و پر امید...
نوع داستانی کتاب و روایت های خانواده ها آموزنده بود...