امتیاز
5 / 0.0
خرید
45,000
5%
42,750
نظر شما چیست؟

کتاب آقا مهدی، با قلم مهدی قربانی و تصویرسازی مرکز رسانه ای دوران به نگارش درآمده و در انتشارات کتابک منتشر و در دسترس علاقه مندان به کتاب های زندگی نامه درحوزه ی دفاع مقدس قرار گرفته است.

معرفی کتاب آقا مهدی

مهدی قربانی در این کتاب سعی دارد با کمک بیست و یک داستانک تصویری هر چند کوتاه از مهدی زین الدین فرمانده محبوب دوست داشتنی و جوان جنگ در مقابل نگاه شما بگذارد. تلاش هنرمندانه تصویرگر کتاب نیز متن را جذاب و خواندنی تر کرده است.
کتاب آقا مهدی نسخه ی نهم از «مجموعه کتاب قهرمان من» می باشد که به روایت زندگی «شهید مهدی زین الدین» پرداخته است.
مهدی از نخبگان و در یک خانواده ی با ایمان، اهل دانش و مذهب بزرگ شده بود. توانمندی ها، تلاش و کوشش سبب شد تا پزشکی بخواند ولی به دلیل «فعالیت های انقلابی» از دانشگاه رفتن صرف نظر کرد. وی با این که بعد از پیروزی انقلاب می توانست در یکی از دانشگاه های فرانسه درس بخواند، اما غیرت و وطن پرستی، این جوان برگزیده را ماندگار کرد تا در خدمت مردم و امامش باشد. در شروع جنگ تحمیلی وی به یک سرباز خبره و باهوش اطلاعات مبدل گشت که در کنار «شهید حسن باقری» سخت تلاش می کرد و بعد از آن به «فرماندهی لشکر 17 علی ابن ابی طالب» درآمد. در پایان وی و «مجید برادرش» در کمینگاه دشمن بعثی به مقام رفیع شهادت رسیدند.

برشی از متن کتاب آقا مهدی

در آغوش فرمانده مهربان

شب عملیات نیروهای گردان در میدان مین دشمن گیر افتاده بودند. تیر از چپ و راست روی سرشان می ریخت. همه خودشان را به زمین چسبانده بودند تا تیر نخورند ولی فایده نداشت. دشمن منور می زد و شب را مثل روز روشن کرده بود. خیلی از نیروها تیر خوردند و مجروح شدند. فرمانده گردان مدام پشت بی سیم از فرمانده تیپ می خواست روی سر دشمن آتش بریزند تا کمی از تیراندازی بعثی ها کم شود، اما نیم ساعت گذشت و از آتش توپخانه خودی خبری نشد. برای همین فرمانده گردان یکی از نیروها را به عقب فرستاد تا با فرمانده تیپ رو در رو صحبت کند. رفتن زیر آن همه تیر و گلوله سخت بود اما آن رزمنده قدری از راه را سینه خیز و بقیه مسیر را دولا دولا رفت تا به زحمت توانست خودش را به عقب رساند. در راه مدام با خودش فکر می کرد نکند فرمانده جوان تیپ که تازه هم آمده کارش را درست بلد نیست.

عصبانی و ناراحت به سمت نفربر فرماندهی رفت. او هنوز فرمانده جدید را ندیده بود. وقتی پرسید آقای زین الدین کیست؟ جوان لاغر اندامی را به او نشان دادند که داشت با بی سیم صحبت می کرد. سمت زین الدین رفت. از زور ناراحتی نه سلام کرد و نه احوالپرسی. نگاهی سنگین به صورت فرمانده انداخت و با خشم گفت: «برادر من، تو که فرماندهی بلد نیستی چرا قبول کردی؟ آن جلو بچه های مردم دارند مثل گل پرپر می شوند» آقا مهدی نه از کوره در رفت و نه تندی کرد. فوری آن رزمنده را بغل گرفت و با مهربانی گفت: «برادر دارم پیگیری می کنم. ان شاء الله درست می شود.» بعد دست رزمنده را گرفت و کنار خودش نشاند. از کلمن گوشه ی نفربر یک لیوان شربت آبلیمو ریخت و داد بخورد تا خستگی از تنش برود. رفتار آن شب آقامهدی رزمنده را شرمنده کرد و باعث شد یکی از مریدان فرمانده جوان تیپ بشود.. .

خرید کتاب آقا مهدی

نسخه چاپی کتاب آقا مهدی را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.

خرید کتاب آقا مهدی

شابک :
9786225736764

کتاب های مشابه آقا مهدی