شهید علی شرفخانلو به روایت خانواده و دوستان
آن موقعها که بچههایمان هنوز کوچک بودند، همهاش قالیچه و پادری میبافتیم و کنارهی طرح شاهعباسی. مش حسینآقا، شوهرم، همیشه دوست داشت بچههایش که بزرگ شدند، وردستش شوند و با هم فرشهای بزرگتر و خوشنقشتر ببافند. همیشه به روزی فکر میکرد که بچههایش بزرگ شدهاند، و با کمک آنها کارش را توسعه داده و فرش با نقشهی شیخ صفی میبرد روی دار قالی. برای همین، وقتی علیمان از آب و گل درآمد و شد اوستای کار، رفت از بازار فرشفروشها چند پرده نقشهی شیخ صفی و طرح ماهی خرید و دسـتگاه قالیچهبافیاش را با دستگاه فرشبافی عوض کرد تا اول تابستان که امتحان بچهها تمام شد، شروع کنند به بافتن فرش دو در سه.