این کتاب شامل خاطراتی است از شهید مهدی زینالدین فرمانده لشکر علی بن ابیطالب(ع) به روایت همسر، خانواده و دوستان.
گزیده کتاب از چشم ها 5 (تو آن بالا نشستی)
توی جنگ آدمهای زیادی را سراغ دارم که هم شجاع بودند و هم مدیر. فرمانده هایی که خیلی هاشون حالا دیگر نیستند و اگر بودند، شاید حالا جای بهتری بودیم. مهدی هم یکی از همین آدمها بود. فرمانده بود، آن هم چه فرماندهی. با اینکه وقتهای عادی کوچکترین بسیجی لشکر هم جرات می کرد با او شوخی کند، اما شبهای عملیات کسی نمی توانست روی حرفش حرف بزند. اما چیزی که از خیلی از آدم های جنگ جدایش کند، از دست ندادن خلوت هایش در بحبوحه کار است.