کتاب به مجنون گفتم زنده بمان(شهید مهدی باکری) (چاپی و pdf)

از چشم ها2

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
25,000
خرید
105,000
10%
94,500
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب به مجنون گفتم زنده بمان (شهید مهدی باکری)

در کتاب به مجنون گفتم زنده بمان، خاطرات و شرح زندگی شهیدمهدی باکری به روایت همسر، خانواده و دوستانشهید را مرور می کنیم.

بخشی از کتاب به مجنون گفتم زنده بمان

کی فکرش را می کرد یک دختر سادۀ مذهبی که آن روز تا دوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده یک روزی به این فکر کند که به شوهر آینده اش به مهدی بگوید دلش می خواهد مهریه اش فقط یک کلت باشد؟

برادرم هردومان را خوب می شناخت. آمد به من گفت «زندگی کردن با مهدی خیلی سخت است آ، صفیه. »
گفتم «خودم میدانم. »
گفت «مطمئنی پشیمان نمیشوی. »
گفتم، با اطمینان کامل «نه. »
شاید فکر مهریه هم از همین جا توی ذهنم شکل گرفت که باید ساده باشد. آنقدر ساده که هیچ کس نتواند فکرش را بکند. مهدی هم به همین فکر می کرد وقتی گفت «یک جلد کلام الله و یک قبضه کلت. »

کتابشناسی ملی :
‭م‌۸۰-۹۹۹۴
شابک :
976-600-330-570-0
سال نشر :
1400
صفحات کتاب :
232
کنگره :
DSR۱۶۲۵‭/م‌۲۸ ج.۲‌
دیویی :
۹۵۵/۰۸۴۳۰۹۲۲

کتاب های مشابه به مجنون گفتم زنده بمان(شهید مهدی باکری)