0.0از 0
مگر می شود نخواند
خرید
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
کتاب مگر میشود نخواند
صبح با جیغ بنفش خواهرم از خواب بیدار شدم. گیسوانی را که دو روز پیش مادرم برایش بافته بود، در دستان مشت شده برادرم دیدم که می دوید و می خندید. باز هم شیطنتش گل کرده بود، ولی این بار محال بود خواهرم او را ببخشد. آخر هر دختری با موی بلندش دختری می کند و حالا موهای بلند سولماز قیچی شده بود.