امروزه شرکتها نیازمند هستند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی از مواد خام تاکالاهای مصرفی نهایی، ایجاد کنند. مدیریت زنجیره تأمین بهعنوان یک رویداد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد.
کلمه لارج از کنار هم قرار گرفتن حروف اول واژه لاتین رویکردهای چهارگانه زنجیره تأمین؛ یعنی، ناب، چابک، تابآور و سبز تشکیل شده است. ایده مدیریت زنجیره تأمین لارج در واحد تحقیقاتی مهندسی مکانیک و صنایع دانشکده علوم و تکنولوژی دانشگاه جدید لیسبون شکل گرفته و توسعه داده شده است.
کتاب حاضر درصدد است ضمن آشنا نمودن مخاطبین با مفهوم کلمه لارج و کاربردهای آن،شکاف تحقیقاتی در خصوص یک رویکرد منسجم برای ارزیابی سطح لارج بودن را در صنایع از بین برده، امکان نظارت و کنترل رفتار شرکت و زنجیره تأمین از حیث ناب بودن ، چابکی، تاب آوری و سبز بودن و نیز تدوین برنامهای اثربخش بهمنظور بهبود وضعیت فعلی برای مدیران را فراهم آورد.
زنجیرهی تأمین را میتوان بهعنوان یک شبکهی ارتباطی بین نهادههای مختلف، از تأمین کننده تا مشتری، از طریق تولید کالاها و خدمات دانست، بهگونهای که جریان مواد، کالا، پول و اطلاعات را بهطور مؤثری برای شناسایی نیازهای سازمان مدیریت کند. در حال حاضر این فرض وجود دارد که زنجیرهی تأمین باید از سوی سازمانها، به عنوان خط مقدم رقابت با رقبا عمل کند. بنابراین زنجیرهی تأمین یک عامل راهبردی برای دستیابی به اهداف سازمانی نظیر: بهبود شرایط رقابت، ارتقای خدمات به مشتریان و افزایش سودآوری در نظر گرفته شده است. بنابراین یک شبکهای از تأمین کنندگان ، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان ،خرده فروشها و مشتریانی که مواد از تأمینکنندگان به مشتریان ، رو به پایین جریان مییابند و جریان اطلاعات در آن از هر دو طرف است، زنجیرهی تأمین نامیده میشود. این زنجیره وظایفی از قبیل خرید، جریان وجوه،انتقال مواد، برنامهریزی و کنترل تولید، کنترل موجودی و لجستیک و توزیع و تحویل را به عهده دارد.
در یک تعریف گستردهتر، زنجیرهی تأمین از دو یا تعداد بیشتری سازمان مستقل از نظر قانونی تشکیل شده است، که توسط جریانهای مواد، اطلاعات و مالی به یکدیگر متصل شدهاند. این سازمانها ممکن
است،شرکتهایی که قطعات، اجزا یا محصول نهایی تولید میکنند، خدمات پشتیبانی ارائه مـی دهند ویا حتی مشتری نهایی باشند.