«توحید » در اصل به معنای «به چیزی نسبت یکتائی دادن » یا «چیزی را یکی قرار دادن و یکی کردن » و در اصطلاح به معنای «یکتائی » و «یگانگی خداوند » میباشد. اگر چیزی در جهتی تنها بوده و با کسی شریک نباشد، میگویند او در این جهت یکتا و یگانه است. وقتی در یک کلاس فقط علی خطّاط است، میگوییم علی در خطاطی واحد و یکتاست و شریکی ندارد و هرگاه خطّاط دیگری نیز در کلاس به او اضافه شود، او از یکتایی خارج میگردد. وقتی صحبت از توحید خداوند میکنیم، منظور این است که خداوند در ویژگیها و صفاتی تنها است و هیچ کس با او در آن زمینهها شریک نیست. با توجّه به این نکته، میتوان توحید را به حسب صفات و خصوصیّاتی که خداوند در آنها شریک ندارد تقسیم کرد؛ توحید در ذات، توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت ،توحید در الوهیت، توحید در علم و حیات و قدرت و... اقسام مختلف توحید خداوند است.
مهمترین نوع توحید که پایه و اساس دیگر اقسام توحید است، توحید ذاتی؛ یعنی یگانگی در بینیازی و خالقیت است. میدانیم که خداوند همان موجودی است که از همه بینیاز و غنی است و دیگران به او محتاج هستند و او واجب الوجود و دیگران ممکن الوجود میباشند. حکیمان و فیلسوفان با استفاده از تعالیم انبیاء الهی اثبات میکنند که خداوند نامحدود است. با تأملی کوتاه میفهمیم که ممکن نیست دو خدا، یعنی دو نامحدود در کنار یکدیگر وجود داشته باشند؛ چون هرگاه صحبت از دوگانگی میشود، حتماً محدودّیت نیز هستند؛ زیرا فرض اینکه «دوتا » هستند به این معناست که از یکدیگر بریده و جدا میباشند و هر یک از آنها خصوصیّتی دارد که دیگری ندارد؛ و اگر دو چیز از همه جهات و در همه صفات و خصوصیات با هم یکی باشند، دیگر دو تا نخواهند بود و با هم یکی میشوند. یکتایی خداوند در بینیازی و وجوب وجود را «توحید ذاتی » مینامند.