کتاب مورچه های پاپتی نوشته کمال شفیعی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. چگونه قیچیِ باد پاییز، موهای یک درخت را می چیند و چگونه می شود به خیال های یک مداد سیاه راه یافت و درخت ها و بره ها و کلاغ ها را پیش از آنکه روی خطوط سیاه دفتر بیایند، تماشا کرد. باد بی سواد چرا این همه وقت که نامه ها را با خود می برد، یادش نیفتاده بود که برود مهدآفتاب ثبت نام کند و سواد بیاموزد.
چند نفر از آدم ها زمستان که تمام می شود، صدای وانت بهار را می شنوند که جار می زند در کوچه ها و میوه های سرخ و آبدار فصل را می فروشد. اصلا کسی می داند که در فصل بهار عقدکنان غنچه ها را جشن می گیرند و دوربینِ رعد هی فلاش می زند و آسمان سکه های شادباش می پاشد؟ این ها را فقط کودکان می بینند و شاعران می نویسند.
بدیهی است که کودکان برای این تخیل بی مرز، سرمشقی ندارند، بلکه شاعران هستند که دنیای آنها را تقلید می کنند و زبانی می سازند که تنها از طریق آن می شود با کودکان حرف زد. «مورچه های پاپتی» سروده کمال شفیعی در گستردگی تخیلی کودکانه غوطه ور است.
اغلب شعرهای کتاب انگار وصف بهار و طبیعت اند و دربرخی از آن ها نشانه هایی از تشبیه های ذهنی کودکانه دیده می شود، مثلاً آنجا که جنگل را به شهری تشبیه می کند که قورباغه هایش پلیس و چشمه اش یک بانک دولتی و مورچه اش موتور سوار و کرم اش خط واحد است. پیوند میان عناصر طبیعی و زندگی شهری در شعرهای دیگری نیز نمود پیدا می کند. مثلاً آنجا که نور کرم شبتاب به لامپی تشبیه شده که کثیف است یا در شعر دیگری هزارپا به مترویی تشبیه شده که پرشتاب و خسته می رود. دنیای «مورچه های پاپتی» دنیایی است که حتی بزرگترها آرزویش را دارند.
مجموعه شعر «مورچه های پاپتی» ،این مجموعه شعر حاوی 14 شعر بوده که اشعار آن در قالب چهارپاره و با زبانی نو برای کودکان و نوجوانان گفته شده است.