امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
3,000
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
7,800
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب خاله جان دلسوز

کتاب خاله جان دلسوز یکی دیگر از رفتارهای نیک اجتماعی را به کودکان آموزش می دهد؛ دلسوزی برای کم توانان و کمک به آن ها در انجام کارهایشان. زهره پریرخ این بار شخصیت اصلی داستان های اخیرش، «پنج وجبی»، را در شرایطی قرار داده که نیاز به توجه دارد؛ این زرافه کوچولو در میان درخت ها مشغول خوردن جوانه های نرم و نازک است که یک دفعه کرکسی سرمی رسد و به طعنه به او می گوید: «معلوم است که اشتهایت خوب است پس چرا اینقدر کوچولو مانده ای؟!» و پنج وجبی هم از این حرف، دلخور می شود و خوردن جوانه ها را رها می کند.

در این حین خاله جان دلسوز سرمی رسد و برای زرافه کوچولوی قصه ما دلسوزی می کند و به پنج وجبی می گوید: «من هم اگر بودم، چیزی نمی خوردم!» ولی بلافاصله بعدش هم این را می گوید که: «ولی تو در حال رشد کردن و بزرگ شدن هستی و مطئمن باش خیلی زود گرسنه ات می شود؛ آنقدر گرسنه که حتی می توانی یک درخت را از ریشه تا نوک بخوری!»

نویسنده طی این داستان، به خوبی احساس ناخوشایند کودک را هنگام شنیدن حرف های اطرافیان در مورد ضعف های مربوط به جثّه کوچک او، منتقل کند؛ در واقع «خاله جان دلسوز»، توانایی و حتی عدم توانایی کودک را در انجام بعضی کارها به یادش می آورد و البته به او امید می دهد که روزی مانند بزرگترها از پس خیلی از مشکلات برخواهد آمد.

گزیده کتاب خاله جان دلسوز

آن روز، پنج وجبی خیلی خیلی عصبانی بود. صبح، درست وقتی با اشتهای تمام جوانه های نرم و نازکی را که مامان زرّافه جمع کرده بود، می بلعید، همسایه ی بغلی آن ها که یک کرکس بود، سرش را از لای درخت ها تا بالای سر پنج وجبی جلو آورد و گفت: «به به، اشتهایت که خیلی خوب است؛ پس چرا اینقدر کوچولو مان د های؟ » پنج وجبی آنقدر ناراحت و عصبانی شد که جوانه های خوشمزه برایش بی مزه شدند. گردن باریکش را کشید و دراز کرد و سرش را بالا برد و به این طرف و آن طرف چرخاند.

سال نشر :
1392
صفحات کتاب :
32
دیویی :
دا‬590‬‭پ423خ 1392‬
کتابشناسی ملی :
3335438
شابک :
978-600-175-632-0

کتاب های مشابه خاله جان دلسوز