تردیدی نیست که اثر شعر بر اعماق جان آدمی می تواند تکان دهنده و روح نواز باشد؛ چرا که شعر جدای از ویژگی آهنگین و مسجع و قافیه دار بودنش که جاذبه گوشنواز و چشم نوازی دارد، برگرفته از شعور باطنی و گاهی نوعی الهام درونی و غیبی است که در شرایط روحی و روانی خاصی به سراغ شاعر آمده است و جانمایه کلماتی شده که ممکن است موجب تکانه های خاصی به روح و جان مخاطبان به ویژه اهل ادب و معرفت گردد. در واقع شعر عرصه ای را می تواند فراهم کند که مخاطبانش بتوانند خود را در حال روحی شاعر شریک ببینند و به نوعی از فیوضاتی که شاعر بهره برده تا آن کلمات را از طبع خویش بیان کند، نیز بهره ببرند یا درکی داشته باشند، این ویژگی در کلام عادی وجود ندارد یا کمتر هست و از آنجا که منبع اصلی غیب و آفریننده و خالق کلمه و کل هستی، همانا ذات اقدس الهی است، شعرایی که با کلام او یعنی قرآن انس بیشتری دارند، اشعاری دل نشین تر و ماندگارتر می سرایند، همان گونه که لسان غیب می گوید: عشقت رسد به فریاد؛ گر خود به سان حافظ؛ قرآن زبر بخوانی؛ در چهارده روایت...
از این رو در این مجموعه تلاش شده است تا برخی از اشعار الهام گرفته از کلام وحی با رویکرد به موضوع ایثار و شهادت باشد که همانا غایت مسیر انسانیت و هدف اصلی سعادتمندان و به قول امام خمینی (ره) هنر مردان الهی است، به همین دلیل رویکردی سیر و سلوک گونه در این نوشتار و مجموعه شعری رعایت شده است، از نگاهی به مبدا آفرینش و توحید و عدل و معاد الهی در فصل اول تا رویکرد به نبوت و امامت و سرودن اشعار آیینی برای ائمه اطهار .
خوشا دمی که از این دار امتحان بروم
به پیشگاه خداوند لامکان بروم
زهرچه رنگ تعلق دهد شوم آزاد
کنار حضرت جبریل و عرشیان بروم
که آرزوی شهادت نه عیب باشد و من
به آرزوی کرامات جاودان بروم
زآتش غضبش آسمان هراسان است
چگونه از غضبش مات و بی امان بروم
زبار آه و گناهم نمی شوم نومید
به جستجوی شفاعت به آن جهان بروم
غبار روح زدایم به ذکر یاالله
از این سراچه به دنیای جاودان بروم
چگونه از قفس تن شوم برون و سپس
پرنده وار به اعماق کهکشان بروم؟
رهایی از قفس تن رهایی از هوس است
که گر برون شوم از آن به آسمان بروم
رسد اجل چه قبول و چه رد کنی حُسنی (ای دل)
امید بین ید صاحب الزمان بروم