جیل کنرات در کتاب فروش بیشتر در زمان کمتر، دقیقاً همان نکاتی را ارئه می کند که فروشندگان در عصر پرسرعت امروز به آن محتاج هستند. راهبردهای مورد مطالعه و آزمایش کتاب فروش بیشتر در زمان کمتر (More sales less time)، برای مدیریت زمان جهت کار فروشندگی طراحی و ارائه شده اند. راهکار های قدیمی مدیریت زمان در دنیای دیجیتالی امروز که برای پرت کردن حواس ساخته شده، دیگر راهگشا نیستند.
امروزه پرمشغلگی دیوانه وار برای بسیاری از فروشندگان تبدیل به شیوۀ زندگی گردیده است. باید افرادی را ملاقات کنیم، ایمیل هایی را بفرستیم، به کسانی تلفن کنیم، دربارۀ موضوعاتی تحقیق کنیم یا پیشنهاد هایی ارائه دهیم. با وجود تمام این کارها احساس مهم بودن، مورد نیاز بودن و با ارزش بودن می کنیم، اما احساس خستگی و تحت فشار بودن هم می کنیم. بسیاری از ما به این موضوع فکر می کنیم که آیا انجام تمام کارها امکان دارد؟ در واقع، این امر به احتمال زیاد ممکن نیست.
ما از وقتی بیدار می شویم تا عصر که انرژی مان تحلیل می رود به دستگاه های هوشمندمان وابسته هستیم و نمی توانیم از این موضوع بگریزیم. اگر بخواهیم در دنیای پر تکاپویمان فقط زنده نباشیم، بلکه رشد کنیم، باید به طور جدی به نحوۀ کار امروز خود نگاه کنیم. هرچند این کار ممکن است اغلب جالب نباشد، اما همیشه راهگشاست.
جیل کنرات (Jill Konrath)، نویسنده ی کتاب فروش بیشتر در زمان کمتر، درک کرده که فروش بیشتر لزوماً نتیجۀ کار بیشتر نیست، بلکه نتیجۀ کار کمتر است! در این کتاب او راهنمایی هایی کاربردی برای فروشندگان ارائه کرده است تا بتوانند داد و ستدها را بهتر ارزیابی نموده و انتخاب های لازم برای تمرکز بر مهم ترین مسائل را بیابند. فروشندگان با به کارگیری روزانه ی ابزارها و تاکتیک های طراحی شده ی کتاب می توانند هر چه سریع تر به اهدافشان برسند.
اگر احساس خستگی مفرط می کنید، کار به نظر امکان ناپذیر می رسد. اگر کارهایتان را به خانه ببرید، دفترتان (و کارتان) همیشه شما را صدا خواهد زد. با این حال، یکی از بهترین کارها آن است که بگویید: «من {در این ساعت} اینجا را ترک می کنم.» و این حرف را جدی بگیرید. رسماً در آن ساعت جادویی، همه چیز را خاموش کنید و بروید.
داشتن زمانی برای ترک کار، شما را مجبور می کند بهتر برنامه بریزید؛ در این صورت، تحمل کمتری نسبت به وقفه ها و پرت اندیشی ها خواهید داشت، حتی آن دسته از عوامل پرت کنندۀ حواس که خودتان تولید می کنید. من این موضوع را چند سال پیش کشف کردم؛ من و همسرم تصمیم گرفتیم یک ماه را در یوتا، ایالتی در جنوب امریکا، بگذرانیم تا از زمستان سخت مینه سوتا خلاص شویم. هنگامی که آن جا بودیم، همیشه در ساعت 2:30 کار را رها می کردم تا بتوانم بیرون بروم و پیاده روی کنم. کمی زودتر بیدار می شدم، اما در اکثر مواقع مؤثرتر بودم؛ زیرا می دانستم زمانی برای متوقف شدن دارم.
بله، گاهی زمان هایی وجود دارند که نمی توانید در ساعت مشخصی کار را ترک کنید؛ مثلاً در جلسه ای هستید که ادامه پیدا می کند یا باید طرحی را برای مشتری آتی خود آماده کنید و او آن را در پایان روز می خواهد. مسئله ای در رابطه با مشتریان وجود دارد که باید حل شود. رئیستان می خواهد با شما دربارۀ پیش بینی انتظارات صحبت کند. ممکن است در ساعت مقرر کار را ترک کنید، اما هنوز کارهایی دارید که باید بعداً انجام دهید. بسیاری از افراد پرمشغله، از برنامۀ تقسیم شده ای استفاده می کنند تا چیزهای مهم دیگر، مثل: فرزندان، کارهای داوطلبانه و سرگرمی با زندگی شان را تطبیق دهند. داشتن زمانی برای ترک کار، محرک بزرگی است که به شما کمک می کند علاوه بر بهره ور بودن، زندگی کامل تری نیز داشته باشید.